۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

ويديوي جديدي از روز 22 بهمن : ضرب و شتم دختران به اتهام فيلمبرداري


ويديوي جديدي از روز 22 بهمن : ضرب و شتم دختران به اتهام فيلمبرداري

روز ۲۲ بهمن بلوار گلاب آرياشهر، قبل از ظهر - لباس شخصي ها به دختري كه با موبايل فيلمبرداري مي كرد حمله مي كنند و مي خواهند كه موبايلش را بگيرند. دختر به همراه دوستانش در برابر آنها كه با كابل به پايشان مي زدند مقاومت كردند. در اين هنگام مردم غيور به اين لباس شخصي ها حمله كرده و دخترها را نجات مي دهند





جهت دانلود مستقيم و در ايران اينجا كليك كنيد.

جهت دانلود برنامه پخش ويدئوهاي دانلود شده اينجا كليك نماييد

۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

آقایان حامی ابراهیم یزدی شاه بسیار بد بود آیا این دلیل می شود خمینی را به عنوان رهبر معرفی کرد

در چند روز گذشته که از براهیم یزدی در باره دلیل معرفی خمینی به دروغ به عنوان انسانی اندیشمند و آزادی خواه به مردم بی سواد مذهبی و دانشجویان داغ کم تجربه سوال کرده ام مرتب پاسخ می دهند شاه و ساواک بد بودند. آری قبول داریم شاه بد بسیار بد بود هر چه شما می گویید بود. شما چرا یک آخوند خونخوار را به عنوان رهبری آزاد ادیش و انسانی وارسته به مردم معرفی کردید؟

آیا این کار شما نهضت آزادی ها و بازماندگان مصدق کار اشتباه یا خیانتی به کشور نبود؟ البته پس از سی سال از رفتن شاه واقعیات زیادی بر مردم روشن شده و مردم به خوبی می دانند چه کسی خادم است و چه کسی خائن.

اردوگاه مجاهدین خلق در عراق چاه کن ها در ته چاه یا زندانبانان زندانی

اردوگاه مجاهدین خلق در عراق چاه کن ها در ته چاه یا زندانبانان زندانی
گروه مجاهدین خلق گروهی بودند که در زمان جایگزینی شاه با خمینی توسط جیمی کارتر به عنوان بازوی مسلح کارتر بودند. بعد از آمدن خمینی هم مسعود رجوی به جمهوری اسلامی رای داد. سپس با جمهوری اسلامی درگیر شدند. عده ای از آنها زندانی اعدام و عده ای از کشور متواری شدند. ابتدا به فرانسه رفتند. وقتی جمهوری اسلامی یک تروریست را برای کشتن شاپور بختیار فرستاد و آن تروریست دستگیر شد حزب الله لبنان چند توریست فرانسوی را در لبنان به گروگان گرفت. جمهوری اسلامی واسطه مذاکره شد و برای آزادی گروگان های فرانسوی چند شرط گذاسته شد که یکی از انها خروج مجاهدین از فرانسه بود. مجاهدین از فرانسه به عراق رفتند. صدام به آب و خاک و ناموس ایران تجاوز کرده بود و مجاهدین خلق با او متحد شدند. این هم ویدیوی روبوسی مسعود رجوی و صدام: http://www.youtube.com/watch?v=_KlpHmfNI8M
 .
 آنها در عراق در مکانی به نام اردوگاه اشرف مستقر شدند. در طول جنگ ایران و عراق در خدمت صدام بودند. سربازان ایرانی را اسیر می کردند و در اختیار صدام می گذاستند. یا کارهای اطلاعاتی برای صدام انجام می دادند یا اسیران را آزار می دادند. پس از پایان جنگ به تصور اشغال ایران به ایران حمله کردند و بسیاری از آنان کشته شدند. اوضاع خوراک و پوشاک آنها تا قبل از تحریم ها خوب بود. پس از جنگ کم کم درهای اردوگاه بسته شد و افراد به راحتی نمی توانستند از اردوگاه خارج شوند. مسعود رجوی دستور داد زن و شوهرها از هم جدا شوند. برای خودشان بازداشتگاه و دادگاه شکنجه گاه و حتی حکم اعدام داشتند. در یک موردفردی را اعدام کرده بودند و بعد از چند سال بچه همان فرد را به اردوگاه برده بودند و به او گفته بودند پدرت در راه اسلام شهید شده. مدیریت آنجا در اختیار زنان بوده و زنان بر مردان مسلط بودند. برای هر کس که فکر می کردند می خواسته از اردوگاه خارج شود یک فرد مراقب می گذاشتند. ارتباط افراد با بیرون کاملا قطع بوده. در مواردی بیش از بیست سال فرد با خانواده هیچ تماسی نداشته. مسعود رجوی از مجاهدین می خواهد فرزندانشان را که در اروپا بوده اند به اردوگاه بیاورند. نوجوانان 12 تا 16 سال را به آنجا می برند و با فضا سازی شستشوی مغزی می دهند. جدا شدن افراد از اردوگاه کاملا مشکل بوده. تا اینکه عراق توسط آمریکا اشغال می شود. تمام کسانی که به این سطح از شعور رسیده بودند که فریب خورده اند از سازمان جدا می شوند. آمریکا آنها را چندسالی در کمپ نگه می دارد به آنها پولی می دهد می گوید بروید. عده ای با همان پول می روند به کشورهای اروپایی یا بر می گردند به ایران ولی عده دیگری می مانند که نه باید امکانات بیشتری به ما بدهید. در نهایت همه را از کمپ خارج می کنند. آن عده ای که در اردوگاه مانده بودند بی مغز ترین افراد و یا وابسته ترین افراد به مسعود رجوی هستند که سالها آنجا را به زندان دیگران تبدیل کرده بودند بعد خود در نهایت در آن زندان ماندند. ضرب المثل معروفی که می گویدچاه کن همیشه در ته چاه است. تا سال گذشته اردوگاه اشرف حصار داشت و ورود خروج از آن بدون مجوز امکان نداشت. تابستان گذشته عراقی ها حصار اردوگاه را برداشتند و پرچم عراق را آنجا نصب کردند و از آنها خواستند که آنجا را ترک کنند. گویا به آنها گفته بودند پاسپورت مهر خروج بلیط هواپیما و مقداری پول بگیرید و از عراق خارج شده و به یک کشور دیگر بروید ولی قبول نکرده بودند. هنوز هم امانجا هستند کسانی که اختیار همبستری با زن خود را ندارند دم از آزاد کردن ایران می زنند. فقط مهم آن نوجوانان شستشوی مغزی شده هستند که از مشورهای اروپایی به آنجا برده شدند آنه باید نجات داده شوند.

۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

هزینه های سنگین یک جمله برای ورزش کشور

هزینه های سنگین یک جمله برای ورزش کشور

بعد از حذف شاه توسط قدرت های جهانی و به قدرت رساندن آخوندها سیاستمداری بزرگ کارکشته انسان راستگو و میهن پرست! به نام دکتر ابراهیم یزدی که اکنون دبیر کل نهضت آزادی است و بر اساس اسناد منتشر شده رابط سازمان سیا و خمینی بود به وزارت امور خارجه رسید. او یک جمله گفت که هزینه های زیادی را به ورزش کشور تحمیل کرده: ما اسرائیل را به رسمیت نمی شناسیم و به همین دلیل در صحنه های بین المللی ورزشکاران ما با آنها مسابقه نخواهند داد. همه می دانند که آمریکا و اسرائیل یکی هستند اینکه فردی که خود مهره سازمان جاسوسی آمریکا برای به قدرت رساندن این رژیم بوده چنین سخنی را می گوید سوال برانگیز و کاملا مشکوک است. نکته دیگر اینکه هزینه هایی است که این جمله به جامعه ورزش ما تحمیل کرده و مصداق سنگی است که فرد .... در چاه می اندازد و صد نفر عاقل قادر به خارج کردن سنگ از چاه نیست. ورزشکار ایرانی اگر در مسابقات با اسرائیلی مسابقه بدهد در کشور با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد پس مجبور است مسابقه ندهد. در این صورت هم به خودش ظلم شده هم به ورزش کشور. سالها تمرین های مرافکن انجام داده که قهرمان شود حالا باید قید قهرمانی را بزند به دلیل یک سنگی که ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی در چاه انداخته. این کار برای دستگاه ورزش کشور نیز هزینه های زیادی دارد. در دهکده جهانی امروز که اطلاعات به سرعت می چرخد در میدان مسابقه باید به دروغ اثبات کند ورزشکار مریض است و در سطح ملی در بوق و کرنا از یک ورزشکار معمولی جهان پهلوان بسازد که بله چون با اسرائیل مسابقه نداد جهان پهلوان است. آری این خدمت ارزنده دکتر ابراهیم یزدی به جامعه ورزش را باید اجر نهاد و به دوستان نهضت آزادی داشتن چنین دبیر کلی را تبریک گفت.

آقای ابراهیم یزدی پاسخ دهید //گزارشی دردآور از بازی بیگانگان با سرنوشت ملت ما با کمک هم میهنان خائن

آقای ابراهیم یزدی پاسخ دهید //گزارشی دردآور از بازی بیگانگان با سرنوشت ملت ما با کمک هم میهنان خائن

جناب آقای دگتر ابراهیم یزدی دبیر کل محترم نهضت آزادی و سیاستمدار بزرگ معاصر پاسخ دهید. شما در مصاحبه با بی بی سی اعلام کردید که پول چارتر هواپیمای خمینی از فرانسه به تهران توسط بازاریان ایران به خمینی پرداخت شد. اخیرا در یکی از پرفروش ترین کتابهای آمریکا به نام جیمی کارتر پدر خوانده نابسامانی های جهان نوشته شده که جیمی کارتر چندین چک 150 میلیون دلاری به حساب خمینی واریز کرده و از شما به عنوان رابط خمینی و سازمان سیا نام برده. چه پاسخی برای این مطلب دارید. بر اساس آنچه در این کتاب آمده و آنچه شما در مصاحبه با بی بی سی گفته اید شما نه تنها خائن به کشورید بلکه به صفت دروغگویی نیز مزین هستید.

مستندي تكان دهنده درباره تصميم كارتر و غرب مبني بر سر كار آوردن حكومتي بنياد گرا به جاي شاه



واريز 150 ميليون دلار از سوي آمريكا و كارتر به حساب خميني در فرانسه ( در زماني كه وي در نوفل لوشاتو بود) براي هزينه كردن در جهت پيروزي انقلاب



ژيسكاردستن رييس جمهور وقت فرانسه در سفرش به ايران در مصاحبه اي با روزنامه توقيف شده توس از حمايت شديد كارتر از انقلاب ايران در جريان كنفرانس گوادلوپ پرده برداشت كه همين مصاحبه هم يكي از موارد خطاي روزنامه به شمار آمد .



شاه ديگر حافظ منافع ما در خاور ميانه نيست و بايد برود، برگي از تاريخ كه بايد دوباره خواند،كارتر عميقا به گروه‌هاي بنياد گرا اعتقاد داشت ، او با واريز كردن ۱۰۰‌ها ميليون دلار به حساب گروه‌هاي تند رو اسلامي تصميم به خارج كردن نيروهاي روسي و قتل عام كمونيستهاي محلي و ايجاد هرج و مرج در ايران ، افغانستان، لبنان و پاكستان گرفته بود، از نتايج سرمايگذاري‌هاي او به دنيا آمدن اسلام گرايان تند رو در پاكستان ، افغانستان، يمن ، لبنان ، الجزاير و ديگر كشور‌هاي جهان بود، كارتر به درستي‌ فردي بود كه براي ۲ دهه دنيا رأ به سياهي فرو برد /با ورود حكومت اسلامي ميليارد‌ها اسلحه به اين حكومت و ديگر حكومت‌هاي منطقه فروخته شد و نفت خليج فارس به يغما رفت ، درامد ملي‌ ايران و ديگر كشورهاي منطقه به شدت كاهش يافت و با توجه به چهره حماقت گونه حكومت‌هاي اسلامي و مواضع مسخره آنها موقعيت اسرائيل براي هميشه حفظ شد. اين پاسخ صريحي بود براي تمام كشور‌هاي منطقه : بدون غرب باقي‌ نخواهيد ماند، شاه جواب بلند پروازي و پيشرفت سريع مملكت رأ سريع تر از هر حكومتي دريافت كرد و غرب نشان داد كه شاخ و شانه‌ كشيدن خليج هميشگي‌ فارس رأ هرگز تحمل نخواهد كرد.



















۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

ای ایات الله به من پاسخ دهید: ماههای حرام را در جنگ ایران و عراق چرا حرام اعلام نمی کردید؟

ای آیات الله به من پاسخ دهید: ماههای حرام را در جنگ ایران و عراق چرا حرام اعلام نمی کردید؟
اولین جملاتی را که از اسلام به خاطر می آورم این است که به ما می گفتند اسلام کاملترین و برترین است. این دین احکام و دستوراتی دارد که توسط آخوندهای بلند مرتبه یا همان آیات الله به مردم دستور داده می شود. یکی از این دستورهای اسلام ماههای حرام است.  بر اساس دستور اسلام چهار ماه از سال به عنوان ماههای حرام شناخته می شوند. که در آنها جنگ کردن حرام است.
دو کشور مسلمان که اتفاقا بیشترین درصد مردم شیعه جهان را در خود دارند 8 سال جنگ می کردند. ما یک بار از شما آخوندها نشنیدیم که راجع به ماههای حرام صحبت کنید و سعی کنید جنگ بین دو کشور را بر اساس دستور اسلام که خود را عالم آن می دانید در این ماهها متوقف کنید؟ چرا؟ دلیل سکوت شما در مورد ماههای حرام در این  جنگ بین دو ملت مسلمان عمدتا شیعه چه بود؟ بیشترین مراجع تقلید در دو شهر نجف و قم هستند که دو طرف این جنگ خانمان سوز بودند ولی همه در باره ماههای حرام ساکت بودند این یعنی جنایت. تمام

یک نفر به من بگوید کاربرد این آیات در زندگی من چیست؟

یک نفر به من بگوید کاربرد ای آیات در زندگی من چیست؟
ما در دوران راهنمایی و دبیرستان در ده روز نکبت بار آمدن خمینی تا سقوط رژیم پهلوی هر سال شستشوی مغزی می شدیم. مراسمهای مختلفی می گرفتند و به دروغ در گوش ما فرو می کردند که کشور از دیو رها آزاد شده و خمینی فرشته است. ما ساده لوحان هم باور می کردیم. در هر مراسم به دلیل نامگذاری این ده روز به عنوان دهه فجر این سوره یا بخشهایی از آن خوانده می شد. می توانم بگویم این سوره را بیشتر از هر سوره دیگر قرآن شنیده ام. ولی تا امروز این سوره یک بار هم به درد من نخورده. جون هیچ سخن ارزشمندی در آن نیست. ابتدا به صبح قسم می خورد بعد یک سری افسانه های تاریخی می گوید بعد از یتیمان می گوید بعد  از جهنم می ترساند بعد به بهشت وعده می دهد. این مطلب هیچگونه پیوستگی ندارد که من از آن چیزی یادبگیرم که در زندگی کارایی داشته باشد. بی دلیل نیست قرآن را فقط در مراسم مردگان می خوانند. 

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر


به سپيده دم سوگند ! (1)


و به شبهاى دهگانه، (2)

و به زوج و فرد ، (3)


و به شب، هنگامى كه (به سوى روشنايى روز) حركت مى‏كند سوگند (كه پروردگارت در كمين ظالمان است)! (4)

آيا در آنچه گفته شد، سوگند مهمى براى صاحبان خرد نيست؟! (5)

آيا نديدى پروردگارت با قوم «عاد» چه كرد؟! (6)



و با آن شهر «ارم‏» باعظمت، (7)



همان شهرى كه مانندش در شهرها آفريده نشده بود! (8)



و قوم «ثمود» كه صخره‏هاى عظيم را از (كنار) دره مى‏بريدند (و از آن خانه و كاخ مى‏ساختند)! (9)



و فرعونى كه قدرتمند و شكنجه‏گر بود، (10)



همان اقوامى كه در شهرها طغيان كردند، (11)



و فساد فراوان در آنها به بار آوردند; (12)



به همين سبب خداوند تازيانه عذاب را بر آنان فرو ريخت! (13)



به يقين پروردگار تو در كمينگاه (ستمگران) است! (14)



اما انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش، اكرام مى‏كند و نعمت مى‏بخشد (مغرور مى‏شود و) مى‏گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!» (15)



و اما هنگامى كه براى امتحان، روزيش را بر او تنگ مى‏گيرد (مايوس مى‏شود و) مى‏گويد:« پروردگارم مرا خوار كرده است!» (16)



چنان نيست كه شما مى‏پنداريد; شما يتيمان را گرامى نمى‏داريد، (17)



و يكديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نمى‏كنيد، (18)



و ميراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع كرده مى‏خوريد، (19)



و مال و ثروت را بسيار دوست داريد (و بخاطر آن گناهان زيادى مرتكب مى‏شويد)! (20)



چنان نيست كه آنها مى‏پندارند! در آن هنگام كه زمين سخت در هم كوبيده شود، (21)



و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند، (22)



و در آن روز جهنم را حاضر مى‏كنند; (آرى) در آن روز انسان متذكر مى‏شود; اما اين تذكر چه سودى براى او دارد؟! (23)



مى‏گويد: «اى كاش براى (اين) زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم!» (24)



در آن روز هيچ كس همانند او ( خدا) عذاب نمى‏كند، (25)



و هيچ كس همچون او كسى را به بند نمى‏كشد! (26)



تو اى روح آرام‏يافته! (27)



به سوى پروردگارت بازگرد در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، (28)



پس در سلك بندگانم درآى، (29)



و در بهشتم وارد شو! (30)



به هموطنان بزرگوار زرتشی که با فداکاری فرهنگ اصیل ایرانی را زنده نگه داشته اند توهین نکنیم.

هر کس این شعر را خواند او را آگاه کنیم که اشتباه می کند
مردم ما عادت کردند برخی سخنان نظم را بدون اندیدشیدن به معنی آن به کار برند. برخی از این سخنان گاه نه تنها هیچ گونه ارزش اجتماعی ندارد بلکه دارای بار منفی است. نمونه اینگونه سخنان بیهوده که در دهان مردم افتاده این است:
در جوانی پاک بودن شیوه یغمبری است
ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزکار
گبر کلمه ای است که به درست یا غلط برای نامیدن هموطنان زرتشتی ما به کار برده می شود. مردمان ارزشمندی که بیش از هزار سال زجر کشیدند تا فرهنگ ایرانی را در مقابل فرهنگ وحشی تازی  حفظ کنند. اینان گنجینه ای هستند که بخشهای ارزشمندی از رهنگ غنی ایران باستان را با خود همراه دارند. آیا درست است ما به این هموطنان توهین کنیم؟ آیا لازم نیست هر کس این شعر را خواند به او بفهمانیم اشتباه می کند؟. آری دیگر زمانه خوارشمردن فرهنگ ایران باستان و پیروی از آخوندهای دروغگوی شیاد به سر آمده.
این 116 اندرز را بخوانید تا به بخشی از غنای فرهنگی ایران باشتان پی ببرید:

116 اندرز از يكي از بزرگان ايران باستان كه حدود300 سال قبل از ظهور اسلام ميزيسته







1- ۱ اي پسر من نيكو كار باش نه بدكار زيرا زندگاني انسان جاودان نيست و هيچ چيز از كردار نيك لازمتر نمي باشد.



2- آنچه را كه گذشته است فراموش كن و به آنچه كه نرسيده رنج و اندوه مبر.



3- به رئيس و سردار خود گستاخ مباش و در خدمت استوار بايست, آچه بر خود نيك نداني به ديگران نيز نيك نشمار با رئيسسها و دوستان به يگانگي برخورد كن.



4- خود را به بندگي كسي مسپار.



5- از هر كس كه با تو كينه ورزد و خشم گيرد كناره جوي



6- هميشه و همه جا به خدا توكل كن و دوستي با كسي كن كه بيشتر به تو سود رساند



7- به فرمان يزدان و امشاسپندان گوش كن و رفتار نما



8- هر چه شنوي به عجله و بيهوده مگوي



9- زن و فرزند خود را تحصيل علم بازمدار تا غم و اندوه به تو نرسد و پشيمان نشوي



10- بيهوده مخند



11- قبل از جواب دادن تفكر كن



12- هيچ كس را تمسخر مكن



13- با مرد بدكار هم راز مشو



14- با مرد خشمگين همراه مشو



15- با فرومايه مشورت مكن



16- با مست هم خوراك مشو



17- از پست فطرت و بداصل قرض مگير و وام مده زيرا تنزيل زياد بايد داد و همواره بر در خانه تو بايستد و كسان بگمارد و اين براي تو زيان بزرگي است.



18- مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مكن.



19- مال خود را به مرد حسود نشان نده



20- از پادشاهان فرمان ناحق مخواه.



21- از مرد سخن چين و دروغگو سخن مشنو.



22- در مجازات مردم كينه مورز



23- در معبر عام مجادله نكن.



24- با مرد بسيار متول هم خوراك مشو



25- رادمرد را مزن.



26- براي جاه و مقام مجادله مكن



27- با مرد پاك نظر, كارآگاه, هوشيار و نيكخو مشورت كن



28- در جنگ اگر مسئوليتي به عهده تست بسيار مواظب باش



29- از مدد قوي, متمول و كينه ورز دور باش



30- با مرد اديب دشمن مباش



31- با مرد نادان راز مگوي



32- حضور دانشمندان را گرامي دار و از ايشان سئوال كن و جواب بشنو



33- به هيچ كس دروغ مگو



34- از بي شرم مال مگير



35- به نزد بدكار چيزي گرو مگذار



36- نه به راست نه به دروغ هرگز سوگند مخور



37- چو خواهي عروسي كني اول مال فراهم كن



38- خود براي خود زن انتخاب كن



39- تا تواني مردم را به زبان ميازار



40- اگر در پي مال و مكنتي اول آب و زمين بخر زيرا اگر ثمر ندهد اصل آن باقي است



41- به ضرر و دشمني كسي راضي مشو



42- تا حدي كه مي تواني از مال خود داد ودهش نما



43- كسي را فريب مده تا دردمند نشوي



44- پيشواي نيك را گرامي دار و سخنش بپذير



45- جز از خويشان و دوستان چيزي از كسي وام مگير



46- دختر شرمگين را دوست بدار و او را به مرد هوشيار و دانايي به عروسي ده زيرا مرد دانا و هوشيار مانند زمين نيكي است كه چون تخم در آن بكارند حاصل نيك و فراوان از آن به عمل آيد.



47- سخن را آشكارا بيان كن



48- بدون انديشه سخن مگوي



49- بر خلاف قانون به كسي وام مده



50- با زن فرزانه و شرمگين عروسي كن و او را دوست بدار



51- مردي را به دامادي خود برگزين كه نيكخو, درست و دانا باشد, اگر بسيار مسكين است بسيار عيب نيست مال و مكنت از يزدان برسد



52- مرد فقير و بينوا را تمسخر مكن شايد تو نيز روزي بينوا شوي



53- اگر تو را فرزندي است به مدرسه بفرست و به تحصيل علم بگمار زيرا علم ودانش چشم روشن است



54- سخن بموقع بگو زيرا بساتكلم بهتر از خاموشي و بسا خاموشي بهتر از تكلم است



55- مرد راستگو را براي پيغام بفرست



56- فرومايه را اعتنا مكن و شخص محترم را در پايه اش پاداش رسان



57- خوش صحبت باش



58- شيرين گفتار باش



59- منش خود را نيك بدار



60- از نيك كرداري خود غره مشو ورجز مخوان



61- به رئيسها و پادشاهان خيانت مكن



62- از مرد بزرگ و نيك سخن بپرس



63- با دزدان معامله مكن و آنها را گرفتار نما



64- از دوزخ ياد آور و كسان را به انصاف مجازات كن



65- از هر كس و هر چيز مطمئن مباش



66- فرمان خوب ده تا بهره خوب يابي



67- بيگناه باش تا بيم نداشته باشي



68- سپاس دار باش تا لايق نيكي باشي



69- با مردم يگانه باش تا محترم و مشهور شوي



70- راستگو باش تا استقامت داشته باشي



71- متواضع باش تا دوست بسيار داشته باشي



72- دوست بسيار داشته باش تا معروف باشي



73- معروف باش تا زندگاني به نيكي گذراني



74- دوستدار دين باش تا زندگي به نيكي گذراني



75- مطابق وجدان خود رفتار كن كه بهشتي شوي



76- سخي و جوانمرد باش تا پاك و راست گردي



77- زن ديگري را فريب مده تا روانت گناه كار نگردد



78- با مرد قدر نشناس و ناسپاس معاشرت مكن



79- روح خود را با خشم وكين آلوده مساز



80- در هر گفتار و كار تواضع و ادب را فراموش مكن



81- هرگز ترشرو و بدخو مباش



82- در انجمن نزد مرد نادان منشين كه تو را نادان نشمارند



83- در مجالس در صدر منشين تا تو را از آنجا بلند نكنند و به جاي پايين تري بنشانند



84- به مال و مكنت كسي چشم مينداز زيرا مال و خوشي جهان مانند مرغي است كه از اين درخت به آن درخت نشيند و به هيچ شاخي نماند.



85- نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زيرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شيري است كه آسوده در بيشه غنوده و از هيچ كس بيم ندارد



86- دختر خود را به شوهر هوشيار و دانا ده



87- اگر خواهي از كسي دشنام نشنوي كسي را دشنام مده



88- تند و عصباني مباش زيرا مرد عصباني مانند آتش است كه در بيشه برافروزد و تر و خشك را با هم بسوزاند



89- با مردي كه پدر و مادر از او ناخشنودند همكار مباش تا گناهكار نباشي



90- براي شرم و ننگ مرتكب گناه مشو



91- دو رو وسخن چين مباش



92- در انجمن نزد دروغگو منشين



93- چالاك باش تا هوشيار باشي



94- سحر خيز باش تا كار خود را به نيكي به انجام برساني



95- دشمن كهنه را دوست نو مساز زيرا دشمن كهنه مانند مار سياه است كه بعد از صد سال انتقام را فراموش نكند



96- دوست كهنه را گرامي دار و در دوستي او استوار بايست



97- يزدان را ستايش كن و دل را شاد ساز تا يزدان نيكي تو را بيافزايد



98- حكمرانان را نفرين مكن زيرا آنان پاسباتات مردم هستند



99- اي پسر من بشنو تو را مي گويم كه بهترين بخشش ها تعليم و تعلم است زيرا مال و مكنت زوال پذيرد و چهار پايان بميرند ولي دانش و تربيت باقي ماند



100- در حفظ دين بكوش زيرا سعادت روحاني از آن برسد



101- هميشه روح خود را به ياد دار



102- براي نام خود از كسب و كار احتراز مكن



103- دست از دزدي و كاهلي و هوا و هوس نفساني بدار زيرا هر كس كه نيكي كند پاداش نيكي يابد و هر كه بدكار گشت به سزاي سخت خواهد رسيد.



104- هر كس كه براي ديگران چاه كند در آن افتد



105- مرد پارسا در آسايش ماند و بدكار هميشه گرفتار اندوه است



106- اگر چه افسون مار خوب بداني ولي دست به مار نزن تا تو را نگزد



107- اگر چه شناوري به خوبي داني ولي زياد در آب مرو تا غرق نشوي



108- با هيچ كس و به هيچ آيين پيمان شكني نكن كه آسيب به تو نرسد



109- مال كسي را تاراج مكن و به مال خود مياميز



110- مغرور و خودپسند مباش زيرا انسان مغرور چون مشك پر باد است و اگر باد آن خال شود چيزي باقي نماند



111- مردم داراي همان خويي هستند كه از زمان شير خوارگي خود كسب نموده اند



112- هيچ فرازي بدون نشيب و هيچ نشيبي بدون فراز نيست



113- چون خوشي رسد بسيار خوشنود و غره مشو و چون سختي رسد غمگين و افسرده مباش زيرا هر خوشي يك ناخوشي و هر نيكي يك بدي در پي دارد



114- خوراك زياد مخور



115- از هر خوراك مخور و زود به زود به مجلس عيش بزرگان مرو كه پسنديده نيست



116- اي پسر من تو را مي گويم بهترين چيزها براي سخاوت تعليم و تربيت مردم است

جناب بالاترین شش فروردین زاد روز زرتشت پاک است

جناب بالاترین شش فروردین زاد روز زرتشت پاک است
یکی از بزرگترین افرادی که کشور ایران به بشریت هدیه داده زرتشت پاک است. شش فرودین روزی است که از آن به عنوان زادروز  این انسان اندیشمند شناخته می شود. امیدوارم بالاترین لوگویی شایسته برای این روز طراحی کند. همچنین موضوعی داغ نیز به بالاترین در مورد زرتشت پاک به بالاترین اضافه نمایید.
فرهنگ ایران باستان




فروهر


متن سنگ نبشته خشایارشاه در موزه تخت جمشید



سرودهاي جاودانه زرتشت پيامبر خرد گرا و اندیشمند ايران باستان

مهندس محمد حسن خواجه عبداللهي


زندگي نامه:

بشريت مديون انسانهاي دانا و دانشمند است. بزرگترين خدمات را دانشمندان به بشر كرده اند. آنان چه از نظر مادي چه از نظر معنوي اثرات غيرقابل انكاري را بر زندگي انسانها گذاشته اند. يكي از اين دانشمندان پزشك و فيلسوفي بود كه دست كم بيش از 1000 سال قبل از تولد مسيح و 1600 سال قبل از تولد محمد (ص)، در سرزمين اهورايي ايران زاده شد، به نام اشو زرتشت يا زرتشت پاك كه به معناي روشنايي زرين است. زرتشت را مي توان با سوادترين فرستاده آفریدگار از نظر علوم مادي دانست، به همين دليل است كه علاوه بر تاثير بر اعتقادات معنوي اثر شگرفي نيز بر زندگي ايرانيان گذاشت. در آن زمان و در آن بخش از ايران كه اين بزرگمرد آنجا زاده شد دو اشكال اساسي وجود داشت در روش زندگي و دين:

اشكال اجتماعي جامعه آن روز ايران اين بود كه آنان صحرا گرد بودند و دائم در سفر. اين روش زندگي فرصت پيشرفت فرهنگ و متمدن شدن را از مردم گرفته بود. زيرا زندگي آنان از را شكار اداره مي شد، بيابانگردي نيز مشكلات خاص خود را داشت و بيابانگردان براي مبارزه با مشكلات از جمله حمله حيوانات وحشي مجبور بودند هميشه سلاح همراه خود داشته باشند. بعلاوه گاه ناچار بودند براي سير كردن شكم خود به ساير قبايل دستبرد بزنند. اين روش خشونت را در زندگي آنان نهادينه كرده و آنان را از فرهنگ و تمدن به دور مي داشت.

اشكال ديني اين بود كه روحانيون و كاهنان مذهب چندخدايي را كه در آن نيروهاي طبيعي مانند خورشيد وماه و آب و… مورد پرستش قرار مي گرفت تبليغ و ترويج مي كردند. آنان با فريب دادن مردم آنها سركيسه مي كردند. روحانيون با اعتقادسازي براي مردم ساده لوح آنان را وادار مي كردند تا دارايي هاي گاه ارزشمند حتا هنري خود را به عنوان نذر براي خدايان به روحانيون بدهند تا از عصبانيت خدايان در امان بمانند. مردم بيچاره چارپايان خود را نيز نذر خدايان مي كردند و اين روشي بود براي سير كردن شكم كاهنان دين قديم. چارپاياني مانند گاو و گوسفند كه نه تنها مردم را با شير خود تغذيه مي كردند بلكه در كشت و زرع نيز مي توانست يراي شخم زدن زمينها يا حمل بارهامورد بهره برداري قرار گيرد. مراسم مذهبي پرستش خدايان نيز بسيار وقت گير و مشكل بود كه همراه با باده گساري بود.

زرتشت همزمان در جبهه مي جنگيد هم تلاش كرد كه روش زندگي مردم را تغيير داده و آنانرا به اسكان و شكل دادن شهرها تشويق مي كرد و هم آنان را نسبت به غلط بودن اعتقاداتشان آگاه مي ساخت. او گفت اي مردم پرستش خدايان چندگانه را كنار بگذاريد. آفريدگار اين جهان يكي است و او اهورا مزدا است. اهورا مزدا در لغت به معناي هستي بخش داناست، كه فردوسي بزرگ او را با نام خداوند جان و خرد مي خواند. او سعي كرد تا مردم را از دغل كار بودن كاهنان ديني آگاه سازد و به مردم مي گفت خدايي كه من مي شناسم و اهورا مزدا نام دارد نيازي به نذر و نياز ندارد، چارپايان و دارايي هاي خود را براي خود نگهداريد آنان را به كاهنان و روحانيون ندهيد، چارپايان سودرساني مانند گاو را قرباني نكنيد. همانگونه كه انتتظار مي رفت و در هر جامعه اي نيز اتفاق مي افتد در مقابل اين تغيير اعتقادات ايستادگي شد و دو گروه به مقابله با زرتشت برخاستند. عده زيادي ناآگاهانه و عده كمي آگاهانه. مردم عادي بدليل اعتاقاداتي كه براي آنها ساخته شده بود و ترس از اينكه مبادا روگرداني از پرستش خدايان و نذري ندان براي آنها، خدايان را عصباني كرده و بلاهايي بر سر آنان نازل كند كه ترسيدن مردم از دين و عصبانيت خدايان توسط كاهنان و روحانيون در زندگي آنها نهادينه شده بود. عده كمي نيز كه همان كاهنان و حكمرانان بودند آگاهانه با زرتشت به مخالفت برخاستند. آري آموزش هاي زرتشت و بيداري ملت نان آنانرا كه دستشان در يك كاسه بود آجر كرده و آنان را كسب كار باز مي داشت، كسب و كاري كه جز با ناآگاه نگه داشتن مردم و ترساندن مردم از دين و خدايان پنداري ساخت دست ذهن باهوش ولي فرصت طلب و سودجوي كاهنان امكان پذير نبود. از ديگر خلاقيت هاي زرتشت اين بود كه انجام مراسم مذهبي پرستش خدا را تغيير داده و به مراسم ساده بدل نمود. البته آنچان كه در تمام اديان مشاهده مي شود با مرگ آوردنده دين، آن دين توسط افرادي كه خود را كارشناس دين معرفي كرده و از اين راه ارتزاق مي كنند به بيراهه مي رود تا جاييكه گاه در مسيري خلاف جهت اوليه قرار مي گيرد. در دين زرتشت ميز همين اتفاق افتاد و در زمان ساسانيان كتابي به نام ونديداد نوشته شد كه حاوي روش هاي بسيار سخت و وقت گير در پرستش اهورامزداست. البته استفاده از اين كتاب در بين زرتشتيان ايران كنارگذاشته شده.

آري زرتشت را مي توان پايه گذار تمدن و شهرنشني در ايران ناميد. اسكان و يك جا نشيني باعث مي شد تا خصوصيات خشن از زندگي انسان دور گردد و روح افراد لطيف تر شده و به انسانيت نزديكتر گردند. با اسكان و پرداختن به كشاورزي، مردم اطمينان بيشتر به تامين غذاي خود داشتند و راه نيز براي كسب علم و دانش كه لازمه ترقي و پيشرفت بود هموار مي گرديد.

در باره زندگاني زرتشت مانند هر فرد بزرگ ديگري افسانه هايي ساخته اند ولي او يك فرد عادي بود مانند ساير افراد روي اين كره خاكي و مانند همه ما از پدر و مادري متولد شد و يك زندگاني عادي داشت. اين يكي از اشكالات بشر است كه نمي خواهد قبول كند كه بزرگان افرادي عادي بوده اند كه با تلاش و پشتكار خود بزرگ شده اند و هميشه سعي مي شود تا بزرگان را به غلط به نيروهاي ماوراي طبيعي و خارقالعاده مسلح كنند. او از سن هفت تا پانزده سالگي به يادگيري علم طبابت پرداخت. در جنگي كه در گرفت به ميدان رفت ابتدا جنگيد ولي سپس دست از جنگكشيده و به مداواي مجروحان پرداخت تابه جاي زخم زدن زخم ها را التيام بخشد. زرتشت در 30 سالگي با احساس مسئوليت قلبي و دروني كه با آن خدا را شناخته بود به راهنمايي مردم برخاست كه اصطلاحا گفته ميشود به پيامبري مبعوث شد.

اطلاعات بدست آمده در رابطه با زندگي زرتشت از كتاب گاتهاست كه بخشي از اوستا است كه گفته مي شود سروده خود زرتشت است. او تلاش بسيار نمود تا در اعتقادات و روش زندگي مردم اصلاحاتي انجام دهد. گفته مي شود او جان خود و خانواده اش را در خطر ديده و مجبور به مهاجرت گرديد. آنگونه كه در گاتها آمده او به دربار شاه بلخ كه در آن زمان ويشتاسب نام داشت رفته و دين و تفكرات خود را به وي عرضه كرد. ويشتاسب نيز دين و تفكرات زرتشت را پذيرفت. با ازدواج جاماسب وزير كاردان ويشتاسب با دختر زرتشت زمينه براي انتشار انديشه هاي زرتشت در جامعه فراهم گرديد. زرتشت در سن 77 سالگي هنگامي كه در آتشكده مشغول عبادت اهورامزدا بود كشته شد. عده اي را عقيده بر اين است كه مزار شريف در افغانستان كه بنابر اعتقادات محلي آرامگاه علي (ع) امام اول شيعان است، محل خاكسپاري زرتشت است. زيرا هم آرامگاه علي (ع) در نجف است و هم انتساب مكانهاي مقدس و آرامگاه اشخاص بزرگ قبل از اسلام به ائئمه و پيامبران يهود كه در قرآن از آنها به نيكي يادشده روشي بوده براي حفظ آنان از خطر تازيان يا برخي از هموطنان جاهل متعصب.

دين زرتشت اصل دارد كه عبارتند از:

1. هستي و يكتايي اهورا مزدا

2. پيامبري اشوزرتشت

3. رستگاري انسانها در پيروي از انديشه، گفتار و كردار نيك

4. جاوداني روان

5. پاداش كارهاي نيك و كيفر كارهاي بد در هر دو جهان

6. روز رستاخيز

7. آزادي گزينش راه نيك و بد

كتاب ديني زرتشتيان اوستا است. اوستا شامل پنج بخش است كه عبارتند از يسنا، ويسپرد، زند، پازند، خرده اوستا و نديداد.

باارزش ترين بخش اوستا گاتها مي باشد. تفاوت گاتها و كتب ساير اديان در اين است كه ساير اديان كتب ديني خود را كلام خداوند مي دانند ولي در دين زرتشت گاتها را سروده خود زرتشت مي دانند. رزتشت در همه جا مي گويد: من راه اشويي و پاكي را كه موجب رستگاري شماست به شما نشان مي دهم، اندسشه نيك، گفتار نيك و كردار نيك موجب بهروزي شما خواهد بود. آنچه را كه من مي گويم با خرد خود بسنجيد و اگر گفتار مرا با خرد خود سازگار دانستيد از من پيروي كنيد.

يكي از كلماتي كه در گاتها بسيار بكار رفته خرد است. زرتشت همه جا از پيروان خود مي خواهد كه آنچه را مي شنوند در ترازوي خرد خود قرار دهند، با خرد، فهم، دانش و شعور خود آنرا بسنجند و در صورتي آنرا بپذيرند كه عاقلانه بوده و با خرد همخواني داشته باشد. گاتها پيروي كوركورانه را از هر كس كه باشد مردود مي داند. در گاتها هرآنچه كه غير منطقي است غير قابل قبول معرفي مي گردد.

بر اساس دستورات زرتشت انسان همكار خداوند در سازندگي جهان است و زرتشتيان بايد براي خدمت به همه مردم جهان آماده باشند. يكي از سروده هاي زرتشت كه در نمازهاي روزانه آنان خوانده مي شود چنين است: اي اهورامزدا مرا ياري فرما كه در سازندگي جهان و شادي جهانيان كوشا باشم.

يكي ديگر از تفاوتهاي دين زرتشت و ساير اديان اين است معجزه و انجام كارهاي خارق العاده نه انجام مي شود و نه قابل قبول است. زرتشت نه خود معجزه اي داشت و نه به معجزه اعتقاد.

از تفاوتهاي ديگر دين زرتشت با ساير اديان در اين است كه ترك دنيا و موهبتهاي مادي آن مردود است. بر اساس دستورات زرتشت موهبتهاي مادي دنيا را اهورامزدا آفريده تا انسان از آتها لذت ببرد. در اين دين رياضت كشيدن و روزه گرفتن مردود است.

در اين دين به كشت و كار و سازندگي تاكيد فراوان شده است. برترين انسانها كساني هستند كه بتوانند محصول بيشتري توليد كنند و جامعه را ثروتمند كنند، چون جامعه ثروتمندتر قوي تر است و توانايي بيشتري براي مقابله با دشمنان دارد.

آتش:

يكي از ماركها و برچسب هاي ناشايستي كه به پيروان دين زرتشت زده مي شود اين است كه آنان را به دروغ آتش پرست مي نامند. دليل آن نيز اين است كه زرتشتيان رو به آتش خدا را عبادت مي كنند و همانطوريكه خانه سنگي كعبه قبله گاه مسلمانان است، آتش نيز قبله زرتشتيان است. پس آيا مي توان مسلمانان را سنگ پرست ناميد. البته خير.

آتش و آتشكده دو خصوصيت مادي و معنوي دارد. بطور حتم خصوصيت مادي آن از اهميت بيشتري برخوردار بوده. همانكونه كه مي دانيم آتش در زندگي ما نقش بسيار مهمي به عهده دارد و در صورت عدم وجود آن زندگي فلج خواهد شد. نمونه بارز آن استفاده از آتش در تهيه غذاست. در گذشته هاي دور با توجه به عدم اختراع كبريت، در هر شهري آتشكده اي برپا مي شده. هر كس مي خواسته آتش روشن كند مقداري از آتش آتشكده را به خانه مي برده و با آن آتش روشن مي كرده. دولت نيز موظف بوده تا اين آتش هميشه روشن نگه دارد. همانگونه كه پرستار از بيمار خود پرستاري مي كند در ايران باستان نيز افرادي بوده اند كه وظيفه پرستاري از آتش و جلوگيري از خاموش شدن آنرا به عهده داشته اند. پس ايرانيان پرستار آتش بوده اند نه آتش پرست. با توجه به اينكه آتشكده ها مكاني عمومي و هميشه روشن و گرم بودند مكان اجتماعات مردم بود. مردم در آنجا جمع مي شده و علاوه بر شور و مشورت عبادت خداي يگانه يا همان اهورا مزدا را نيز انجام مي داده اند. اينكه عده اي مي گويند با تولد حضرت محمد (ص) آتش آتشكده فارس خاموش شد به هيچ وجه پذيرفته نيست چون در آن آتشكده خدايي پرستش مي شد كه محمد(ص) 40 سال بعد به اعراب معرفيش نمود.

براي آتش سه خصوصيت معنوي ارائه مي كنند:

1. آتش سودرسان است و در اكثر جنبه هاي زندگي نقش دارد.

2. آتش سربلند است و هميشه رو به بالاحركت مي كند.

3. آتش بدليل گرماي آن همه ميكروبها را مي كشد پس پاك و پاك كننده است.

بر اساس آموزشهاي زرتشت سه فرشته به نامهاي سروش، رشن و مهر وظيفه ثبت اعمال و گفتارهاي انسان و همچنين قضاوت در مورد اعمال و گفتار انسان را در مقايسه با كردار و گفتار راستين به عهده دارند.

در دين اسلام پلي وجود دارد به نام پل سراط كه رستگاران به راحتي از آن مي گذرند ولي بدكرداران را به جهنم مي فرستد. در دين زرتشت نام اين پل جينوت (Jinvat) است.

در زمان كنوني يكي از مهمترين دل مشغولي هاي بشر حفظ محيط زيست است. در دين زرتشت به حفاظت از محيط زيست تاكيد فراواني شده است. آب، خاك، هوا و آتش عناصري هستندع7ت كه بدليل اهميت آنها در زندگي بشر از سوي دين زرتشت به عنوان عناصر مقدس نامگذاري شده شده اند و پيروان دين را از آلودن آتها بر حذر داشته اند.

از نظر همخواني با متن حقوق بشر دين زرتشت نسبت به ساير دين ها در رده بالاتري قرار دارد. كورش بزرگ كه بر اساس نظر علامه طباطبايي در سوره كهف قرآن كريم از او به نيكي ياد شده بر اساس تعليمات همين دين بود كه نخستين فرمان جهاني حقوق بشر را كه اكنون در موزه بريتانيا نگهدري مي شود صادر نمود. در اين دين حقوق زن و مرد با هم برابر است. دختر و پسر هر دو در سن پانزده سالگي به بلوغ مي رسند. در اين دين ويرانگري، عدم توليد، تقليد و منفي نگري اهريمني است ولي توليد، آفرينندگي، خلاقيت و مثبت انديشي اهورايي است.

يكي از بزرگترين گناهان در دين زرتشت دروغگويي است. در اين دين جبري وجود ندارد و هركس با اعمال خود سرنوشت خويش را رقم مي زند.

بر اساس آموزشهاي زرتشت اهورامزدا خشم نمي كند، انتقام نمي گيرد و ويران نمي كند. اهورا مزدا فقط آفريننده خوبي هاست و بدي ها در صورت نبود خوبي ها آشكار مي شوند.

در اين دين خوبي ها و بدي ها با هم دائم در جنگند و در نهايت خوبي بر بدي پيروز خواهد شد.

بر اساس تعليمات اين دين دست بردن به شمشير و اتكا به زور براي گسترش دين مردود است زيرا دين نوعي انديشه است و انديشه را بايد با گفتگو و تبليغ آموخت نه شمشير.

زرتشت فلسفه اي بسيار قوي ارائه نمود. نويسندگان كلاسيك يونان، فيثاغورث را كه قبل از افلاطون مي زيسته، شاگرد مكتب زرتشت مي دانستند.





116 اندرز از يكي از بزرگان ايران باستان كه حدود300 سال قبل از ظهور اسلام ميزيسته



1- ۱ اي پسر من نيكو كار باش نه بدكار زيرا زندگاني انسان جاودان نيست و هيچ چيز از كردار نيك لازمتر نمي باشد.

2- آنچه را كه گذشته است فراموش كن و به آنچه كه نرسيده رنج و اندوه مبر.

3- به رئيس و سردار خود گستاخ مباش و در خدمت استوار بايست, آچه بر خود نيك نداني به ديگران نيز نيك نشمار با رئيسسها و دوستان به يگانگي برخورد كن.

4- خود را به بندگي كسي مسپار.

5- از هر كس كه با تو كينه ورزد و خشم گيرد كناره جوي

6- هميشه و همه جا به خدا توكل كن و دوستي با كسي كن كه بيشتر به تو سود رساند

7- به فرمان يزدان و امشاسپندان گوش كن و رفتار نما

8- هر چه شنوي به عجله و بيهوده مگوي

9- زن و فرزند خود را تحصيل علم بازمدار تا غم و اندوه به تو نرسد و پشيمان نشوي

10- بيهوده مخند

11- قبل از جواب دادن تفكر كن

12- هيچ كس را تمسخر مكن

13- با مرد بدكار هم راز مشو

14- با مرد خشمگين همراه مشو

15- با فرومايه مشورت مكن

16- با مست هم خوراك مشو

17- از پست فطرت و بداصل قرض مگير و وام مده زيرا تنزيل زياد بايد داد و همواره بر در خانه تو بايستد و كسان بگمارد و اين براي تو زيان بزرگي است.

18- مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مكن.

19- مال خود را به مرد حسود نشان نده

20- از پادشاهان فرمان ناحق مخواه.

21- از مرد سخن چين و دروغگو سخن مشنو.

22- در مجازات مردم كينه مورز

23- در معبر عام مجادله نكن.

24- با مرد بسيار متول هم خوراك مشو

25- رادمرد را مزن.

26- براي جاه و مقام مجادله مكن

27- با مرد پاك نظر, كارآگاه, هوشيار و نيكخو مشورت كن

28- در جنگ اگر مسئوليتي به عهده تست بسيار مواظب باش

29- از مدد قوي, متمول و كينه ورز دور باش

30- با مرد اديب دشمن مباش

31- با مرد نادان راز مگوي

32- حضور دانشمندان را گرامي دار و از ايشان سئوال كن و جواب بشنو

33- به هيچ كس دروغ مگو

34- از بي شرم مال مگير

35- به نزد بدكار چيزي گرو مگذار

36- نه به راست نه به دروغ هرگز سوگند مخور

37- چو خواهي عروسي كني اول مال فراهم كن

38- خود براي خود زن انتخاب كن

39- تا تواني مردم را به زبان ميازار

40- اگر در پي مال و مكنتي اول آب و زمين بخر زيرا اگر ثمر ندهد اصل آن باقي است

41- به ضرر و دشمني كسي راضي مشو

42- تا حدي كه مي تواني از مال خود داد ودهش نما

43- كسي را فريب مده تا دردمند نشوي

44- پيشواي نيك را گرامي دار و سخنش بپذير

45- جز از خويشان و دوستان چيزي از كسي وام مگير

46- دختر شرمگين را دوست بدار و او را به مرد هوشيار و دانايي به عروسي ده زيرا مرد دانا و هوشيار مانند زمين نيكي است كه چون تخم در آن بكارند حاصل نيك و فراوان از آن به عمل آيد.

47- سخن را آشكارا بيان كن

48- بدون انديشه سخن مگوي

49- بر خلاف قانون به كسي وام مده

50- با زن فرزانه و شرمگين عروسي كن و او را دوست بدار

51- مردي را به دامادي خود برگزين كه نيكخو, درست و دانا باشد, اگر بسيار مسكين است بسيار عيب نيست مال و مكنت از يزدان برسد

52- مرد فقير و بينوا را تمسخر مكن شايد تو نيز روزي بينوا شوي

53- اگر تو را فرزندي است به مدرسه بفرست و به تحصيل علم بگمار زيرا علم ودانش چشم روشن است

54- سخن بموقع بگو زيرا بساتكلم بهتر از خاموشي و بسا خاموشي بهتر از تكلم است

55- مرد راستگو را براي پيغام بفرست

56- فرومايه را اعتنا مكن و شخص محترم را در پايه اش پاداش رسان

57- خوش صحبت باش

58- شيرين گفتار باش

59- منش خود را نيك بدار

60- از نيك كرداري خود غره مشو ورجز مخوان

61- به رئيسها و پادشاهان خيانت مكن

62- از مرد بزرگ و نيك سخن بپرس

63- با دزدان معامله مكن و آنها را گرفتار نما

64- از دوزخ ياد آور و كسان را به انصاف مجازات كن

65- از هر كس و هر چيز مطمئن مباش

66- فرمان خوب ده تا بهره خوب يابي

67- بيگناه باش تا بيم نداشته باشي

68- سپاس دار باش تا لايق نيكي باشي

69- با مردم يگانه باش تا محترم و مشهور شوي

70- راستگو باش تا استقامت داشته باشي

71- متواضع باش تا دوست بسيار داشته باشي

72- دوست بسيار داشته باش تا معروف باشي

73- معروف باش تا زندگاني به نيكي گذراني

74- دوستدار دين باش تا زندگي به نيكي گذراني

75- مطابق وجدان خود رفتار كن كه بهشتي شوي

76- سخي و جوانمرد باش تا پاك و راست گردي

77- زن ديگري را فريب مده تا روانت گناه كار نگردد

78- با مرد قدر نشناس و ناسپاس معاشرت مكن

79- روح خود را با خشم وكين آلوده مساز

80- در هر گفتار و كار تواضع و ادب را فراموش مكن

81- هرگز ترشرو و بدخو مباش

82- در انجمن نزد مرد نادان منشين كه تو را نادان نشمارند

83- در مجالس در صدر منشين تا تو را از آنجا بلند نكنند و به جاي پايين تري بنشانند

84- به مال و مكنت كسي چشم مينداز زيرا مال و خوشي جهان مانند مرغي است كه از اين درخت به آن درخت نشيند و به هيچ شاخي نماند.

85- نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زيرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شيري است كه آسوده در بيشه غنوده و از هيچ كس بيم ندارد

86- دختر خود را به شوهر هوشيار و دانا ده

87- اگر خواهي از كسي دشنام نشنوي كسي را دشنام مده

88- تند و عصباني مباش زيرا مرد عصباني مانند آتش است كه در بيشه برافروزد و تر و خشك را با هم بسوزاند

89- با مردي كه پدر و مادر از او ناخشنودند همكار مباش تا گناهكار نباشي

90- براي شرم و ننگ مرتكب گناه مشو

91- دو رو وسخن چين مباش

92- در انجمن نزد دروغگو منشين

93- چالاك باش تا هوشيار باشي

94- سحر خيز باش تا كار خود را به نيكي به انجام برساني

95- دشمن كهنه را دوست نو مساز زيرا دشمن كهنه مانند مار سياه است كه بعد از صد سال انتقام را فراموش نكند

96- دوست كهنه را گرامي دار و در دوستي او استوار بايست

97- يزدان را ستايش كن و دل را شاد ساز تا يزدان نيكي تو را بيافزايد

98- حكمرانان را نفرين مكن زيرا آنان پاسباتات مردم هستند

99- اي پسر من بشنو تو را مي گويم كه بهترين بخشش ها تعليم و تعلم است زيرا مال و مكنت زوال پذيرد و چهار پايان بميرند ولي دانش و تربيت باقي ماند

100- در حفظ دين بكوش زيرا سعادت روحاني از آن برسد

101- هميشه روح خود را به ياد دار

102- براي نام خود از كسب و كار احتراز مكن

103- دست از دزدي و كاهلي و هوا و هوس نفساني بدار زيرا هر كس كه نيكي كند پاداش نيكي يابد و هر كه بدكار گشت به سزاي سخت خواهد رسيد.

104- هر كس كه براي ديگران چاه كند در آن افتد

105- مرد پارسا در آسايش ماند و بدكار هميشه گرفتار اندوه است

106- اگر چه افسون مار خوب بداني ولي دست به مار نزن تا تو را نگزد

107- اگر چه شناوري به خوبي داني ولي زياد در آب مرو تا غرق نشوي

108- با هيچ كس و به هيچ آيين پيمان شكني نكن كه آسيب به تو نرسد

109- مال كسي را تاراج مكن و به مال خود مياميز

110- مغرور و خودپسند مباش زيرا انسان مغرور چون مشك پر باد است و اگر باد آن خال شود چيزي باقي نماند

111- مردم داراي همان خويي هستند كه از زمان شير خوارگي خود كسب نموده اند

112- هيچ فرازي بدون نشيب و هيچ نشيبي بدون فراز نيست

113- چون خوشي رسد بسيار خوشنود و غره مشو و چون سختي رسد غمگين و افسرده مباش زيرا هر خوشي يك ناخوشي و هر نيكي يك بدي در پي دارد

114- خوراك زياد مخور

115- از هر خوراك مخور و زود به زود به مجلس عيش بزرگان مرو كه پسنديده نيست

116- اي پسر من تو را مي گويم بهترين چيزها براي سخاوت تعليم و تربيت مردم است.