افشاگري هاي بي سابقۀ سردار سيد رضا حسيني(محمدرضا مدحي)
در مصاحبه با عليرضا نوريزاده - قسمت اول
مصاحبه سردار سيد رضا حسيني(محمد رضا مدحي) با دكتر علي رضا نوريزاده پيرامون كميته حفظ نظام(تقويت و جلوگيري از تضعيف نظام)نحوه شكل گيري،عملكرد،وظائف، محدودۀ اختيارات، همچنين فساد گسترده مسئولين عاليرتبه نظام علي الخصوص قوه قضائيه و مسائلي از اين قبيل،تخلفات و ظلم هاي بي حد و مرز مسئولين صاحب نفوذ به عده اي و تصاحب اموال آنان به طرق مختلف و از مجاري كانال هاي دولتي (متن پيش رو پياده شدۀ مصاحبه سردار حسيني (محي) ميباشد كه به دليل اينكه مخاطبين به هر صورتي حتي به صورت مكتوب دسترسي به روشنگري ها و شفاف سازي هاي ايشان داشته باشند لذا سعي نموديم نوشتارراعينا شبيه خود مصاحبه با ادبيات محاوره اي پياده نماييم تا هيچ تغييري در محتوا پديد نيايد. دبيرخانه جنبش جمع ياران(جانبازان،رزمندگان جنگ و نظامي اطلاعاتي هاي مخالف روند كنوني) در مصاحبه با عليرضا نوريزاده - قسمت اول
قسمت اول
جهت نمايش ويدئو در يوتوب اينجا كليك كنيد. |
http://www.youtube.com/watch?v=bcwls0rRga4
قسمت دوم
جهت نمايش ويدئو در يوتوب اينجا كليك كنيد. |
http://www.youtube.com/watch?v=lacODc052eM
قسمت سوم
جهت نمايش ويدئو در يوتوب اينجا كليك كنيد. |
http://www.youtube.com/watch?v=5wc6uEykIrM
متن گفتگوي سيد رضا حسيني ( محمدرضا مدحي ) و عليرضا نوري زاده
به علت سفرم و به علت دور افتادن،در واقع گفتگوي ما با سردار مدحي به عقب افتاد يعني بعضي از شما هم براي من كامنت گذاشته بوديد يا ايميل زده بوديد كه آقا چي شد و از اون تفسيرهايي كه زود ما ايرانيها با ذهن توطئه گر شروع ميكنيم به درست كردن .نه من در سفر بودم سخت بود نميشد من 3 روز برنامه ندادم و ببينيد من در طول سال به ندرت ممكنه برنامم رو مثلا تاخيري توش بيافته سردار هم يك مقدار معالجه داشت بايد پيگير معالجاتش ميشد و در عين حال داره كار ميكنه داره تلاش ميكنه.گفتم اون روز و نوشتم در يك جايي صحبت ميكرديم با چه اقتداري عليه هرگونه راه حل نظامي صحبت كرد و هرگونه راه حل نظامي را رد كرد و تاثير گزار هم بود حرفش.براي من خيلي مهم بود خوب طبيعتا انساني كه در جبهه سلامتيش رو از دست داده تمام تن پر از درد،اون شيميايي كه در حلبچه رفت مردم را درو كرد هزاران كرد آزاده رو هزاران كرد بيگناه رو آن آقاي خالد ابن وليد قلابي به كشتن داد و در ايران هم بچه ها شيميايي شدند آن رضاي نازنين من رفت پرپر شد خاكستر شد همان رضائي كه ميگفت در جبهه ها انگشت هاي پاي آقاي محسن رضايي رو ميمكيدن كه پاهاش يخ نزنه،و آقاي رضايي دريغ از اينكه حتي برود به اينها سر بزنه،تلخه ديگه آدم اينها را ميبينه،سردار مدحي هم جلوم هست به هر حال يك سرتيپ سپاه هست يك آدميست كه در جبهه بوده پر از تجربه است،پر از درده،پر از خاطرست،و باز هم گفتگومون را از سر گرفتيم روي خط به حرف ما گوش ميكنه،به ايشان سلام ميكنم.سلام سردار
سردار سيد رضا حسيني(مدحي)
سلام به شما آقاي دكتر و بينندگان و شنوندگان محترم برنامه پنجره اي رو به خانه پدري
دكتر نوريزاده
ممنونم عزيزم كه در واقع با كاري كه الان داريد ميكنيد خسته اي،كار سنگينه ولي خوب ادم وقتي عاشق باشه كار ميكنه،يادتون هست پريشب من با چه چشمي آمدم خدمتتون،چشم سردار هم مثل مال منه ،يعني او هم نخوابيده ولي امروز مطابق بحث هايي كه داشتيم براي اينكه مدحي را بهتر بشناسيد براي اينكه به هر حال انساني بوده به خاطر نوع كاراش و حساسيت كاراش اغلب در پس پرده بود اما بنده وقتي عكس ها را ميبينم در بيمارستان چه كسي رفته به ديدنش برايم مشخص ميشود كه چه جايگاهي داشته يا حكمي را كه به ايشان دادن ميبينم معلوم ميشه دو كار سردار مدحي داشته خيلي مهم بوده يكي مسئله كميتۀ حفظ نظام،يعني تلاش براي نگه داشتن نظام و جلوگيري از خطراتي كه نظام را تهديد كردهو يكي ديگر تشكيلاتي بوده كه درواقع براي مقابله با خطرات بوده مقابله با دشمن بوده،من دلم ميخواد به خودش واگذار كنم واقعا اين كميته ها را براي شما تشريح كنه بدانيد چه آدمي داره با ما صحبت ميكنه كه اونوقت حرف هاش معني بهتري پيدا ميكنه و جايگاه خودش هم مشخص ميشه،سردار سراپا گوشيم
سردارسيد رضا حسيني(مدحي)
خواهش ميكنم در خدمت شما هستم ببخشيد عرضم به حضورتان در تائيد فرمايش شما بله ما هم يك چهار شبي ميشه كه درست نتوانستيم بخوابيم الحمدالله از بيمارستان به لطف خدا و كمك دوستان از جمله حضرتعالي كه بسيار محبت فرموديد مرخص شدم اما سخت درگير و مشغوليم مثل شما،من كه چشمم ديگه واقعا افتاده انشاالله كه خدا كمك كنه نتيجه بده كارهامون،عرضم محضرتون در خصوص كميته فرموديد ما يك كميته داريم به نام كميته تقويت و جلوگيري از تضعيف نظام،اين كميته وظيفش اين هست كه با هر نوع مسئله اي،يعني اختيارات اينقدر جامع هست كه شما ميتوانيد به نانوايي از آرد نانوايي شما ميتونيد مسئله را بگي ايجاد بدبيني ميكنه تا بيايي برسي به بالاترين مقام اجرايي كشور يا سياسي يا نظامي يا امنيتي يا قضايي يا هر كسي كه فعاله شما در اين كميته اينقدر اختيار داري كه حتي تا زيرمجموعه هاي رهبري را كنكاش بكني و با مسائلي كه به وقوع پيوسته يا به وقوع ميخواهد بپيونده برخورد بكني اين كميته از ابتكارات جمعي از دوستان و پيشنهاد اوليه حقير بوده قبل از اين در قالب كشف جرائم و اطلاعات در سالهاي اوليه بعد از جنگ شروع به كار كرد يادش بخير اينجا يادي از حاج آقاي رزاقي بكنيم كه ايشان خيلي زحمت كشيدند آن اوايل براي برخورد با تخلفات مسئولين،عمده كار ما برخورد با تخلفات مسئولين رده يك و رده و ديگر خيلي به پائين مي آمديم ديگر رده 3 نظام بوده ولي شرايط امكانات آنقدر جامع بوده كه ميتوانستيم حتي به افراد عادي هم كه ايجاد بدبيني ميكنند مثلا وارد بشيم يعني از اختيارات ما بود
دكتر نوريزاده
ببخشيد سردار يعني اينكه افراديكه با عملكردشون در مردم ايجاد بدبيني ميكردند يعني اينكه با دزديهاشون،با سوء اخلاقشون،اينها باعث ميشدند كه مردم بدبين بشن به نظام
(سردار سيد رضا حسيني(مدحي
آقاي دكتر دقيقا همين هست ديگه ببينيد شما وقتي كه اخيرا آقاي لاريجاني رئيس قوه قضائيه اعلام كردند يك باندي را گرفتن 6 ميليون تومان اختلاس دولتي دارند خوب حالا خدا بيامرزه ما پرونده اي داشتيم 37 ميليارد تومان اختلاس نبود ولي اسمش را گذاشته بودند اختلاس،37 ميليارد تومان براي تبليغ فرد هزينه كرده بودند وقتي كه يك جواني اين را ميبينه و براي يك وامي واقعا،من رفته بودم براي بانك خودم وجهي را ميخواستم از حسابم برداشت بكنم حالا خوب ميدونيد در ايران براي يك مبلغ مثلا خوب براي يكي 5 ميليون خيلي پول هست جريان همان هر كه بامش برف بيش هست،به هر حال من رفته بودم بانك يك مبلغي را برداشت كنم جواني گريه كرد ما در حساب اسم شماره حساب ميدم شش ميليون يك اولين حساب خيريه بانك ملي،اون موقع آقاي امير اصلاني و احساني مير و معاون بانك ملي كل كشور بودن اسم من هم محمد رضا مدحيه به همين اسم شماره حساب شش ميليون و يك اولين حساب خيريه رو من باز كردم كه از حساب شخصي خودم درآمد مورثي كه پدرم به جا گذاشته بود الحمدالله دو چيز ما قبل از انقلابيه،يكي دين ماست يكي درآمد ماست اينا همه برميگرده به قبل انقلاب،اين حساب شش ميليون يك كه من آنجا افتتاح كرده بودم از محل اين من نامه مينوشتم ميرفتن از بانك با سپردن مثلا يك تعهد وام ميگرفتن.اين بعد از اين اتفاق صورت گرفت من جواني رو در بانك ديدم به خاطر يك وام 200 هزار 250 هزار تومان وام ازدواج از ايشان فقط سند منگوله پدرش و مادرش و پدر زنش و مادر زنش رو نخواسته بودن ببينيد در چنين شرايطي كه وقتي يك اختلاس 6 ميلياردي در امروز ميشه فكر نكنيد كه اون معضل حل نشده هنوز هست جواني كه براي امر ازدواج لنگ وام ازدواجشه آقايون ببخشيد ديگه ميليارد ميليارد وام ميگيرن بزرگترين وام ها رو ميگيرن من توي فيلمم زماني كه در ايران بودم اينها را گفتم با چند تا از اين آقازاده ها به خاطر فساد ماليشون برخورد شده اين فيلم الان در وبلاگم هست در يوتيوب در اكانتم هست
دكتر نوريزاده
سردار بعضي از اين آدم هاي سوء استفاده چي را اساميشون را ذكر كن چه كساني بودند
سردار سيد رضا حسيني(مدحي)
ببينيد از آقاي ناصر واعظ طبسي شما بگيرين من اگر الان بگم ميگن آقا ببينيد اين پشت سبزها رو خالي كرد من يه درد دلي كه با هم ميكرديم اگر يادتون باشد من گفتم آقاي هاشمي پشت سبزها نخواهد ايستاد اگر اجازه ميدهيد من ادامه بدم اگر نه بعدا به شما ميخواهد حمله بشه من سكوت كنم
دكتر نوريزاده
من اصلا راجع به هيچ كسي خط قرمزي ندارم
سردار حسيني(مدحي)
شما براي من محترميد بنده همه كساني كه در خارج فعاليت ميكنن محترم هستند بنده اهل غلو هم نيستم روند كاري شما يك نوعي هست كه بنده پسنديدم و با شما همراه هستم لطف فرموديد بنده رو به همراهي پذيرفتين به خاطر همين نميخواهم شما مورد حمله قرار بگيرين و تاوان بنده رو بدين چون من يك ديدگاه هايي را دارم 8 ماه پيش عرض كردم بارها و بارها به دوستان مختلف خبرنگار و دوستان ديگه همين از جمله به شما استاد گرامي عرض كردم آقا اين آقاي هاشمي بچه ها را نيمه راه ميگزاره دوستان را نيمه راه ميگزاره ايشان ميخواهد آن نفر 33 بودن مجلسش را جبران كنه اينجا و كرد اينكا رو ببينيد من يه چيزي بگم اينجا خارج از بحث،رهبري و آقاي هاشمي اينجا لازم و ملزوم يكديگر هستند اگر اينها از هم جدا بشوند بر خلاف ديدگاه و عقايد ديگران اصلا نميتونن ادامه حكومت بدن اين پر واضحه،شما از اطرافيان آقاي هاشمي رفسنجاني بگيريد از اطرافيان آن موقع كه رياست داشتن شما وزراي ايشان هركسي به نحوي كه سر قدرت بودند وام هاي بي حد و حساب،يعني واقعا وام هايي كه يك سر اينجاست يك سر انجاست آقاي محسن رفيق دوست وقتي داره امروز مظلوم بازي درمياره آقاي محسن رفيق دوست بنده از شما يك سوالي دارم آقايي به نام جهانگير الماسي در بند 240 نه ان جهانگير الماسي معروف،الماسي پيرمردي از بچه هاي قديم جبهه و جنگ و وزارت دفاعيه،اون موقع ايشان زير آبي رفت يك سري زمينها به اسم جانبازها و بسيجي ها و ايثارگرها گرفتند و بالاخره زدو بندي كرد البته نه خلاف شرع،رانت تقريبا در بعضي مقطع و در بعضي مقاطع غير رانت،زد و بندي كرد و صاحب ميليارد ها شدند و انچنان ثروتي درآوردند ايشان با يك دستور آقاي محمد توانا كه از وزارت اطلاعات اخراج شد به دليل همين پرونده،حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات تعارف با عهدي ندارد اگر ان حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات نبود الان خدا ميدونه چه اتفاقاتي افتاده بود الان كه بچه هاي وزارت بينششون واقعا باز شده آن موقع فرق ميكرد فضا اينطوري نبود محمد توانا كه بعدا هم رفت حراست شهرداري آقاي احمدي نژاد بهتر ميشناسن ايشان رو آقاي محمد توانا با يك دستور قرار 24 ساعت بازداشت 5 سال در انفرادي زندان اوين اين آقا را نگاه داشت، آقاي الماسي صداي بنده را ميشنود بياد حاشا كنه بنده سندش را بر روي وبلاگم انتشار بدم همين آقاي محسن رفيق دوست سفارش كرد بعدا هم اين اموال را از ايشان گرفتن و گفتن بده به ما به بنياد نور و بعد از همين آقاي مرتضايي براي ايشان مرخص 2روز 3روز ميگرفت 10 سال ايشان با قرار 24 ساعت بازداشت زنداني كشيد
دكتر نوريزاده
يعني بدون محاكمه،يعني در هيچ ديوانه خانه اي در دنيا اين اتفاق نمي افته
سردارحسيني(مدحي)
ببيند آقاي دكتر من و شما يك عهدي را با هم داريم به آن خداي لاشريك له فقط با دستور بازپرس با قرار بازداشت 24 ساعت در انفرادي ،10 سال ايشان در زندان بودند 5 سال در انفرادي،5 سال در زندان،همين آقاي قاضي مرتضوي براشون مرخصي 3 روز 3 روز مينوشت ما رفتيم گفتيم آقا ايشان 3 روز 4 روز نميخواهد مرخصي بنويسين براي اين آقا بنويسين ايشان پروندش بره به دادگاه محكوميتش مشخص بشه اعدامي اعدامش كنيد آزادي آزادش كنيد تا همسر و خانواده ايشان فرار كردند از دست محمد توانا و محسن رفيق دوست و بعد ادامه داد آقاي محسن رفيق دوست در ادامه با اين قاضي مرتضوي ما اگر ادامه بدهيم اين موضوع رو انتهاش يك جا را ميگيره همين آقا ي هاشمي رفسنجاني الان من اين را بگم ميگن اقا داره انتقام ميگيره خوشبختانه من با همه مسئولين برخورد داشتم با كسي هم كنار نيامدم خبر ميرسه ميگن آقا شما داريد انتقام جويي ميكنيد آقا چه انتقام جويي برادر من ،آقاي هاشمي روزگاري كه شما چراغ سبز را نشان دادي كه رهبري موافقت كنه با بازداشت ما ،يعني چراغ سبز اينكه رفتي اصرار كردي چون آقاي هاشمي اين قدرت را نداشت كه اين كار را بكنه اقاي هاشمي بنده همان موقع در 6 مرداد 1382 اينها را همه را به صورت جامع نوشتم دادم خدمت رهبري،گقتم آقا بفرماييد يك همچنين جرياني هست و ببينيد اين آقا ميخواهد اين را به توسط آقاي هاشمي رفسنجاني و هاشمي شاهرودي،خوب همين آقاي جهانگير الماسي چند تا نامه به شما دادند و خود بنده شخصا دادم به شما چه پاسخي ازشما شنيديم جز اينكه نامه ها را انتقال بدين به آقاي محسن رفيق دوست،حالا من بيام چشمم را ببندم بگم آقا من اين را نديدم آقاي الماسي را آوردن شاكي گذاشتن براي من در دادگاه ها
دكتر نوريزاده
سردار عزيز مثل اين بيچاره رئيس ايران مالين سرويس چه كردند با اين بدبخت چند سال در زندان هستيش را گرفتند و بردند
سردار سيد رضا حسيني(مدحي)
سلام به شما آقاي دكتر و بينندگان و شنوندگان محترم برنامه پنجره اي رو به خانه پدري
دكتر نوريزاده
ممنونم عزيزم كه در واقع با كاري كه الان داريد ميكنيد خسته اي،كار سنگينه ولي خوب ادم وقتي عاشق باشه كار ميكنه،يادتون هست پريشب من با چه چشمي آمدم خدمتتون،چشم سردار هم مثل مال منه ،يعني او هم نخوابيده ولي امروز مطابق بحث هايي كه داشتيم براي اينكه مدحي را بهتر بشناسيد براي اينكه به هر حال انساني بوده به خاطر نوع كاراش و حساسيت كاراش اغلب در پس پرده بود اما بنده وقتي عكس ها را ميبينم در بيمارستان چه كسي رفته به ديدنش برايم مشخص ميشود كه چه جايگاهي داشته يا حكمي را كه به ايشان دادن ميبينم معلوم ميشه دو كار سردار مدحي داشته خيلي مهم بوده يكي مسئله كميتۀ حفظ نظام،يعني تلاش براي نگه داشتن نظام و جلوگيري از خطراتي كه نظام را تهديد كردهو يكي ديگر تشكيلاتي بوده كه درواقع براي مقابله با خطرات بوده مقابله با دشمن بوده،من دلم ميخواد به خودش واگذار كنم واقعا اين كميته ها را براي شما تشريح كنه بدانيد چه آدمي داره با ما صحبت ميكنه كه اونوقت حرف هاش معني بهتري پيدا ميكنه و جايگاه خودش هم مشخص ميشه،سردار سراپا گوشيم
سردارسيد رضا حسيني(مدحي)
خواهش ميكنم در خدمت شما هستم ببخشيد عرضم به حضورتان در تائيد فرمايش شما بله ما هم يك چهار شبي ميشه كه درست نتوانستيم بخوابيم الحمدالله از بيمارستان به لطف خدا و كمك دوستان از جمله حضرتعالي كه بسيار محبت فرموديد مرخص شدم اما سخت درگير و مشغوليم مثل شما،من كه چشمم ديگه واقعا افتاده انشاالله كه خدا كمك كنه نتيجه بده كارهامون،عرضم محضرتون در خصوص كميته فرموديد ما يك كميته داريم به نام كميته تقويت و جلوگيري از تضعيف نظام،اين كميته وظيفش اين هست كه با هر نوع مسئله اي،يعني اختيارات اينقدر جامع هست كه شما ميتوانيد به نانوايي از آرد نانوايي شما ميتونيد مسئله را بگي ايجاد بدبيني ميكنه تا بيايي برسي به بالاترين مقام اجرايي كشور يا سياسي يا نظامي يا امنيتي يا قضايي يا هر كسي كه فعاله شما در اين كميته اينقدر اختيار داري كه حتي تا زيرمجموعه هاي رهبري را كنكاش بكني و با مسائلي كه به وقوع پيوسته يا به وقوع ميخواهد بپيونده برخورد بكني اين كميته از ابتكارات جمعي از دوستان و پيشنهاد اوليه حقير بوده قبل از اين در قالب كشف جرائم و اطلاعات در سالهاي اوليه بعد از جنگ شروع به كار كرد يادش بخير اينجا يادي از حاج آقاي رزاقي بكنيم كه ايشان خيلي زحمت كشيدند آن اوايل براي برخورد با تخلفات مسئولين،عمده كار ما برخورد با تخلفات مسئولين رده يك و رده و ديگر خيلي به پائين مي آمديم ديگر رده 3 نظام بوده ولي شرايط امكانات آنقدر جامع بوده كه ميتوانستيم حتي به افراد عادي هم كه ايجاد بدبيني ميكنند مثلا وارد بشيم يعني از اختيارات ما بود
دكتر نوريزاده
ببخشيد سردار يعني اينكه افراديكه با عملكردشون در مردم ايجاد بدبيني ميكردند يعني اينكه با دزديهاشون،با سوء اخلاقشون،اينها باعث ميشدند كه مردم بدبين بشن به نظام
(سردار سيد رضا حسيني(مدحي
آقاي دكتر دقيقا همين هست ديگه ببينيد شما وقتي كه اخيرا آقاي لاريجاني رئيس قوه قضائيه اعلام كردند يك باندي را گرفتن 6 ميليون تومان اختلاس دولتي دارند خوب حالا خدا بيامرزه ما پرونده اي داشتيم 37 ميليارد تومان اختلاس نبود ولي اسمش را گذاشته بودند اختلاس،37 ميليارد تومان براي تبليغ فرد هزينه كرده بودند وقتي كه يك جواني اين را ميبينه و براي يك وامي واقعا،من رفته بودم براي بانك خودم وجهي را ميخواستم از حسابم برداشت بكنم حالا خوب ميدونيد در ايران براي يك مبلغ مثلا خوب براي يكي 5 ميليون خيلي پول هست جريان همان هر كه بامش برف بيش هست،به هر حال من رفته بودم بانك يك مبلغي را برداشت كنم جواني گريه كرد ما در حساب اسم شماره حساب ميدم شش ميليون يك اولين حساب خيريه بانك ملي،اون موقع آقاي امير اصلاني و احساني مير و معاون بانك ملي كل كشور بودن اسم من هم محمد رضا مدحيه به همين اسم شماره حساب شش ميليون و يك اولين حساب خيريه رو من باز كردم كه از حساب شخصي خودم درآمد مورثي كه پدرم به جا گذاشته بود الحمدالله دو چيز ما قبل از انقلابيه،يكي دين ماست يكي درآمد ماست اينا همه برميگرده به قبل انقلاب،اين حساب شش ميليون يك كه من آنجا افتتاح كرده بودم از محل اين من نامه مينوشتم ميرفتن از بانك با سپردن مثلا يك تعهد وام ميگرفتن.اين بعد از اين اتفاق صورت گرفت من جواني رو در بانك ديدم به خاطر يك وام 200 هزار 250 هزار تومان وام ازدواج از ايشان فقط سند منگوله پدرش و مادرش و پدر زنش و مادر زنش رو نخواسته بودن ببينيد در چنين شرايطي كه وقتي يك اختلاس 6 ميلياردي در امروز ميشه فكر نكنيد كه اون معضل حل نشده هنوز هست جواني كه براي امر ازدواج لنگ وام ازدواجشه آقايون ببخشيد ديگه ميليارد ميليارد وام ميگيرن بزرگترين وام ها رو ميگيرن من توي فيلمم زماني كه در ايران بودم اينها را گفتم با چند تا از اين آقازاده ها به خاطر فساد ماليشون برخورد شده اين فيلم الان در وبلاگم هست در يوتيوب در اكانتم هست
دكتر نوريزاده
سردار بعضي از اين آدم هاي سوء استفاده چي را اساميشون را ذكر كن چه كساني بودند
سردار سيد رضا حسيني(مدحي)
ببينيد از آقاي ناصر واعظ طبسي شما بگيرين من اگر الان بگم ميگن آقا ببينيد اين پشت سبزها رو خالي كرد من يه درد دلي كه با هم ميكرديم اگر يادتون باشد من گفتم آقاي هاشمي پشت سبزها نخواهد ايستاد اگر اجازه ميدهيد من ادامه بدم اگر نه بعدا به شما ميخواهد حمله بشه من سكوت كنم
دكتر نوريزاده
من اصلا راجع به هيچ كسي خط قرمزي ندارم
سردار حسيني(مدحي)
شما براي من محترميد بنده همه كساني كه در خارج فعاليت ميكنن محترم هستند بنده اهل غلو هم نيستم روند كاري شما يك نوعي هست كه بنده پسنديدم و با شما همراه هستم لطف فرموديد بنده رو به همراهي پذيرفتين به خاطر همين نميخواهم شما مورد حمله قرار بگيرين و تاوان بنده رو بدين چون من يك ديدگاه هايي را دارم 8 ماه پيش عرض كردم بارها و بارها به دوستان مختلف خبرنگار و دوستان ديگه همين از جمله به شما استاد گرامي عرض كردم آقا اين آقاي هاشمي بچه ها را نيمه راه ميگزاره دوستان را نيمه راه ميگزاره ايشان ميخواهد آن نفر 33 بودن مجلسش را جبران كنه اينجا و كرد اينكا رو ببينيد من يه چيزي بگم اينجا خارج از بحث،رهبري و آقاي هاشمي اينجا لازم و ملزوم يكديگر هستند اگر اينها از هم جدا بشوند بر خلاف ديدگاه و عقايد ديگران اصلا نميتونن ادامه حكومت بدن اين پر واضحه،شما از اطرافيان آقاي هاشمي رفسنجاني بگيريد از اطرافيان آن موقع كه رياست داشتن شما وزراي ايشان هركسي به نحوي كه سر قدرت بودند وام هاي بي حد و حساب،يعني واقعا وام هايي كه يك سر اينجاست يك سر انجاست آقاي محسن رفيق دوست وقتي داره امروز مظلوم بازي درمياره آقاي محسن رفيق دوست بنده از شما يك سوالي دارم آقايي به نام جهانگير الماسي در بند 240 نه ان جهانگير الماسي معروف،الماسي پيرمردي از بچه هاي قديم جبهه و جنگ و وزارت دفاعيه،اون موقع ايشان زير آبي رفت يك سري زمينها به اسم جانبازها و بسيجي ها و ايثارگرها گرفتند و بالاخره زدو بندي كرد البته نه خلاف شرع،رانت تقريبا در بعضي مقطع و در بعضي مقاطع غير رانت،زد و بندي كرد و صاحب ميليارد ها شدند و انچنان ثروتي درآوردند ايشان با يك دستور آقاي محمد توانا كه از وزارت اطلاعات اخراج شد به دليل همين پرونده،حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات تعارف با عهدي ندارد اگر ان حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات نبود الان خدا ميدونه چه اتفاقاتي افتاده بود الان كه بچه هاي وزارت بينششون واقعا باز شده آن موقع فرق ميكرد فضا اينطوري نبود محمد توانا كه بعدا هم رفت حراست شهرداري آقاي احمدي نژاد بهتر ميشناسن ايشان رو آقاي محمد توانا با يك دستور قرار 24 ساعت بازداشت 5 سال در انفرادي زندان اوين اين آقا را نگاه داشت، آقاي الماسي صداي بنده را ميشنود بياد حاشا كنه بنده سندش را بر روي وبلاگم انتشار بدم همين آقاي محسن رفيق دوست سفارش كرد بعدا هم اين اموال را از ايشان گرفتن و گفتن بده به ما به بنياد نور و بعد از همين آقاي مرتضايي براي ايشان مرخص 2روز 3روز ميگرفت 10 سال ايشان با قرار 24 ساعت بازداشت زنداني كشيد
دكتر نوريزاده
يعني بدون محاكمه،يعني در هيچ ديوانه خانه اي در دنيا اين اتفاق نمي افته
سردارحسيني(مدحي)
ببيند آقاي دكتر من و شما يك عهدي را با هم داريم به آن خداي لاشريك له فقط با دستور بازپرس با قرار بازداشت 24 ساعت در انفرادي ،10 سال ايشان در زندان بودند 5 سال در انفرادي،5 سال در زندان،همين آقاي قاضي مرتضوي براشون مرخصي 3 روز 3 روز مينوشت ما رفتيم گفتيم آقا ايشان 3 روز 4 روز نميخواهد مرخصي بنويسين براي اين آقا بنويسين ايشان پروندش بره به دادگاه محكوميتش مشخص بشه اعدامي اعدامش كنيد آزادي آزادش كنيد تا همسر و خانواده ايشان فرار كردند از دست محمد توانا و محسن رفيق دوست و بعد ادامه داد آقاي محسن رفيق دوست در ادامه با اين قاضي مرتضوي ما اگر ادامه بدهيم اين موضوع رو انتهاش يك جا را ميگيره همين آقا ي هاشمي رفسنجاني الان من اين را بگم ميگن اقا داره انتقام ميگيره خوشبختانه من با همه مسئولين برخورد داشتم با كسي هم كنار نيامدم خبر ميرسه ميگن آقا شما داريد انتقام جويي ميكنيد آقا چه انتقام جويي برادر من ،آقاي هاشمي روزگاري كه شما چراغ سبز را نشان دادي كه رهبري موافقت كنه با بازداشت ما ،يعني چراغ سبز اينكه رفتي اصرار كردي چون آقاي هاشمي اين قدرت را نداشت كه اين كار را بكنه اقاي هاشمي بنده همان موقع در 6 مرداد 1382 اينها را همه را به صورت جامع نوشتم دادم خدمت رهبري،گقتم آقا بفرماييد يك همچنين جرياني هست و ببينيد اين آقا ميخواهد اين را به توسط آقاي هاشمي رفسنجاني و هاشمي شاهرودي،خوب همين آقاي جهانگير الماسي چند تا نامه به شما دادند و خود بنده شخصا دادم به شما چه پاسخي ازشما شنيديم جز اينكه نامه ها را انتقال بدين به آقاي محسن رفيق دوست،حالا من بيام چشمم را ببندم بگم آقا من اين را نديدم آقاي الماسي را آوردن شاكي گذاشتن براي من در دادگاه ها
دكتر نوريزاده
سردار عزيز مثل اين بيچاره رئيس ايران مالين سرويس چه كردند با اين بدبخت چند سال در زندان هستيش را گرفتند و بردند
يك چيز جالب تر به شما بگويم آقايي به نام ايرج جهان بين پارس لودر نمايندگي هوندا آكورد در ايران،اين آقاي علاقه منديان و آقاي گرامي اينها آدمايي بزرگي هستند و وصل به آقاي هاشمي هم هستند البته بزرگ پولي بزرگ هستند نه شخصيتي،رفتند ژاپن نمايندگي هوندا و تويوتا را بگيرند انجا اعلام كردند ژاپني ها در زماني كه آقاي جهانبين در ايران هست حالا آقاي جهان بين با زحمت با عرق جبين اينها را جمع كرده بود نه با رانت ،چون نه وصل به قدرت بود نه وصل به جايي،آمد هوندا آكورد را وارد ايران كرد بسيار مرد شريف حالا بگم حزي اللهي هم نبود هم مرام و همدل ما هم نبود ولي انسان كه بود در ايران كه بود آقاي علاقه منديان و گرامي كه رفتند به ژاپن و دست خالي برگشتند توسط فردي به نام آقاي توحيد 138 گرم كوكائين به عنوان ارباب رجوع رفتند دفترش گفتند آقا آمديم براي ملاقات و آدم دست به خيري هم بود اهل نماز و عبادت و اين چيزها هم ابدا نبود اينها را كه ميگم دفاع از يك فرد انقلابي نميكنم آدمي كه واقعا از نظر اينها سلطنتي سلطنتي(دكتر نوريزاده :اما به هر حال به مملكت خدمت ميكرد كار توليد كرده بود در جامعه كارگاه داشت،صدها نفر نان ميخوردن از ايشان) واقعا انسان بود واقعا ايجاد اشتغال كرده بود واقعا چرخ اقتصاد را به گردش درآورده بود،اين آقا دست به خير از حزب اللهي بسيجي پاسدار و غيره براش فرقي نداشت كسي كه نياز داشت براش چك را مينوشت بهش ميداد من يادمه يك روزي بچه هاي تعقيب مراقبت فيلمش را آورده بودند براي من ،من نگاه كردم يك بسيچي بهش مراجعه ميكنه كنار خيابان دقيقا سر چهار راه ميرداماد ماشينش را كنار زده بود چك نوشته بود گفته بود اقا برو،همين آدم ،اي ادم را 138 گرم كوكائين گذاشتن در دفترش،عده اي به عنوان كمك رفتن داخل عده اي ديگري ارد شدند اقا شما اينجا كوكائين داري،مثل آقاي ناصر زرافشان دستگيرش كردن برداشتند بردن،شعبه 6 دادگاه انقلاب آقاي قنبري برداشت براي ايشان حكم مصادرۀ اموال،اول حكم اعدام،مصادره اموال صادر كرد به اتهام مصرف مواد مخدر،وقتي كه اين شكايتش گزارشش آمد رسيد دست من چون من شناخت قبلي هم داشتم بررسي كردم تمام مواد قانوني را رفتم پيش قضات ديوان همه جا رفتم هيچ تبصره اي نداشتيم براي استعمال مواد مخدر حكم اعدام و مصادره اموال باشه،بعدا يك درجه تخفيف زدند گفتن ابد بعدا يك درجه تخفيف دادند گفتن اموالت را ميدي دست از معامله با هوندا آكورد و ژاپني ها برميداري مياي بيرون،اين مافياي قدرت اقتصادي اين در جمهوري اسلاميه
دكتر نوريزاده
اين كار را كرد سردار،يعني داد و آمد بيرون؟
سردار حسيني(مدحي)
بله چند سال هم ماند زندان
دكتر نوريزاده
شهرام جزايري چي بود جريانش
سردار حسيني
شهرام جزايري واقعا رانت كرد ولي من يك چيزي رو در رابطه با گزارش شهرام جزايري آمد دست من،من واردش نشدم گفتم كسي كه بتواند از رئيس مجلس تا نماينده ها را برداره ببره دوبي و تفريحات آنچناني كه شما هم خبر داري و اغلب مسئولين را بخره ناز شصتش كار خوبي كرده،يك جوان 25 ساله وقتي بتونه اين كار را بكنه من باهاش كاري ندارم(دكتر نوريزاده:فقط 700 ميليون به برادر رهبر داده بود،آقا هادي شما بهتر ميدونيد بزرگ و كوچك گرفته بودند) با ايشان كه خوب نيستند حتي ايشان 300 ميليون به دفتر داده بودند كه دفتر فهميده بود و سريع برگردونده بودن چك را،رهبري الحمدالله در مسائل مالي خيلي دقيق و حساب شده هست،اگر آنجا ميتونست به دفتر هم بده داده بود يعني،اين هر جا كه فكر كنيد پول داده بود آقاي دكتر،اين يك جوان 25 ساله اي كه بتواند اين همه ادم را رديف كنه وقتي من ميگم رئيس مجلس يعني آقاي كروبي،من اهانت نميكنم يكي از افتخارات من امروز آقاي كروبي هست، من با وجود اينكه قبل سر يك مسائلي كه خودشون هم ميدونند من از ايشان دلخور بودم اما موقعي كه ايشان اينطور مردانه مياد ايستاده من تا زنده ام پاش ايستادم نه من ياران ما همينطور
دكتر نوريزاده
سردار يك نكته اي را من بگم در مورد آقاي كروبي،حداقل اين مردانگي را داشت و شجاعت را كه گفت اقا جان ما زمان آقاي خميني هم از مردم پول ميگرفتيم ما آخوندها از كجا پول ميگيريم اين مردم هستن كه به ما ميدن به اسم زكات و خمس و سهم امام و ما اينها را ميگيريم از مردم خود آقاي خميني هم به ما اجازه داده بود،حالا نكته ديگري كه ميخوام بگيد اين وظائف را،دلم ميخواد را جع به مسئله فساد ادامه بديد بنابراين شما ميرفتيد شناسايي ميكرديد مسئولاني كه دزدي ميكردند فساد اخلاقي داشتند و اينها را ميرفتيد شناسايي ميكرديد و محاكمه ميكرديد خوب حالا من سوالم اين است اين بيچاره ها را كه اشاره ميكنيد اقاي ايرج جهانبين كه پارس لودر را داشته و افرادي مثل او را كه گرفتند اقاي جهانگير الماسي،شما در گزارش هايي كه ميداديد مثلا مگر نمينوشتيد آقاي رفيق دوست در اين كار دست داشته يا آقاي فلان ،چرا پس هيچ توجهي نميشد به اينها،اگر قرار است مبارزه اي بشود با فساد چرا اينها سر جاشون ماندن و كاراشون را دارن انجام ميدن
سردار حسيني(مدحي)
عرض كنم اگر مهمان يكي باشه آدم شتر ميبره جلوش ،اول يك توضيح بدم در ارتباط با آقاي كروبي آن كه گفتم رئيس مجلس خطائي بود كه من آمد در دهنم يعني اين آقاي كروبي خوب روحاني بودند ميتوانستند در قالب خمس در قالب خيريه هزار و يك چيز ديگر(دكتر نوريزاده:نه من تائيد نميكنم ميگويم حداقل او آمد گفت) نه ولي من تائيد ميكنم من مسئله آقاي كروبي گرفتن پولش را اصلا بدون اشكال ميدونم چون ايشان همان موقع هم كه مجلس بود قوه گزارش رد صلاحيت تنظيم كرده بود در دايره ويژه ،رهبر نامه نوشتند كه من يادمه اقاي كاظمي به من گفتن كه رهبري نامه نوشتن به آقاي جعفري در قوه قضائيه كه آقاي كروبي جريانش بدون اشكاله،من اين را عرض ميكردم مهمان وقتي يكي بشه آدم براش شتر ميكشه،اما چند تا كه شد ديگر ورغ و خروس هم نميتونه بكشه،بنده دايره فعاليتم انقدر گسترده شد يك لحظه نگاه كردم وسط ميدانم همسر سيد طباطبائي من الان ايران هست خواستين من ميارم روي خط ايشان بگه من نشسته بودم زير چراغ شمعي در خانه و به او گفتم حاج خانوم اين راهي كه من دارم ميرم اين راه برگشت نداره ممكنه اتهاماتي به من بزنن كه فردا بچم بياد سر قبرم بشينه و لعنتم كنه چون اين ها عادت كردند كسي را كه بخوان از قدرت ساقط بكنند و مانع رو بردارن از سر راهشونف اولين مسئله مسئله اخلاقيه،كه تخريب كنند چهرش را،چون ديگه سياسي تقويت ميكنه طرف را بزرگ ميكنه،انقدر با اين افراد ما درگير شديم و استقامت كرديم براي محاكمه اينها من اگر يك ماه ديگر مانده بودم آقاي رفيق دوست رفته بودند زندان
دكتر نوريزاده
اين كار را كرد سردار،يعني داد و آمد بيرون؟
سردار حسيني(مدحي)
بله چند سال هم ماند زندان
دكتر نوريزاده
شهرام جزايري چي بود جريانش
سردار حسيني
شهرام جزايري واقعا رانت كرد ولي من يك چيزي رو در رابطه با گزارش شهرام جزايري آمد دست من،من واردش نشدم گفتم كسي كه بتواند از رئيس مجلس تا نماينده ها را برداره ببره دوبي و تفريحات آنچناني كه شما هم خبر داري و اغلب مسئولين را بخره ناز شصتش كار خوبي كرده،يك جوان 25 ساله وقتي بتونه اين كار را بكنه من باهاش كاري ندارم(دكتر نوريزاده:فقط 700 ميليون به برادر رهبر داده بود،آقا هادي شما بهتر ميدونيد بزرگ و كوچك گرفته بودند) با ايشان كه خوب نيستند حتي ايشان 300 ميليون به دفتر داده بودند كه دفتر فهميده بود و سريع برگردونده بودن چك را،رهبري الحمدالله در مسائل مالي خيلي دقيق و حساب شده هست،اگر آنجا ميتونست به دفتر هم بده داده بود يعني،اين هر جا كه فكر كنيد پول داده بود آقاي دكتر،اين يك جوان 25 ساله اي كه بتواند اين همه ادم را رديف كنه وقتي من ميگم رئيس مجلس يعني آقاي كروبي،من اهانت نميكنم يكي از افتخارات من امروز آقاي كروبي هست، من با وجود اينكه قبل سر يك مسائلي كه خودشون هم ميدونند من از ايشان دلخور بودم اما موقعي كه ايشان اينطور مردانه مياد ايستاده من تا زنده ام پاش ايستادم نه من ياران ما همينطور
دكتر نوريزاده
سردار يك نكته اي را من بگم در مورد آقاي كروبي،حداقل اين مردانگي را داشت و شجاعت را كه گفت اقا جان ما زمان آقاي خميني هم از مردم پول ميگرفتيم ما آخوندها از كجا پول ميگيريم اين مردم هستن كه به ما ميدن به اسم زكات و خمس و سهم امام و ما اينها را ميگيريم از مردم خود آقاي خميني هم به ما اجازه داده بود،حالا نكته ديگري كه ميخوام بگيد اين وظائف را،دلم ميخواد را جع به مسئله فساد ادامه بديد بنابراين شما ميرفتيد شناسايي ميكرديد مسئولاني كه دزدي ميكردند فساد اخلاقي داشتند و اينها را ميرفتيد شناسايي ميكرديد و محاكمه ميكرديد خوب حالا من سوالم اين است اين بيچاره ها را كه اشاره ميكنيد اقاي ايرج جهانبين كه پارس لودر را داشته و افرادي مثل او را كه گرفتند اقاي جهانگير الماسي،شما در گزارش هايي كه ميداديد مثلا مگر نمينوشتيد آقاي رفيق دوست در اين كار دست داشته يا آقاي فلان ،چرا پس هيچ توجهي نميشد به اينها،اگر قرار است مبارزه اي بشود با فساد چرا اينها سر جاشون ماندن و كاراشون را دارن انجام ميدن
سردار حسيني(مدحي)
عرض كنم اگر مهمان يكي باشه آدم شتر ميبره جلوش ،اول يك توضيح بدم در ارتباط با آقاي كروبي آن كه گفتم رئيس مجلس خطائي بود كه من آمد در دهنم يعني اين آقاي كروبي خوب روحاني بودند ميتوانستند در قالب خمس در قالب خيريه هزار و يك چيز ديگر(دكتر نوريزاده:نه من تائيد نميكنم ميگويم حداقل او آمد گفت) نه ولي من تائيد ميكنم من مسئله آقاي كروبي گرفتن پولش را اصلا بدون اشكال ميدونم چون ايشان همان موقع هم كه مجلس بود قوه گزارش رد صلاحيت تنظيم كرده بود در دايره ويژه ،رهبر نامه نوشتند كه من يادمه اقاي كاظمي به من گفتن كه رهبري نامه نوشتن به آقاي جعفري در قوه قضائيه كه آقاي كروبي جريانش بدون اشكاله،من اين را عرض ميكردم مهمان وقتي يكي بشه آدم براش شتر ميكشه،اما چند تا كه شد ديگر ورغ و خروس هم نميتونه بكشه،بنده دايره فعاليتم انقدر گسترده شد يك لحظه نگاه كردم وسط ميدانم همسر سيد طباطبائي من الان ايران هست خواستين من ميارم روي خط ايشان بگه من نشسته بودم زير چراغ شمعي در خانه و به او گفتم حاج خانوم اين راهي كه من دارم ميرم اين راه برگشت نداره ممكنه اتهاماتي به من بزنن كه فردا بچم بياد سر قبرم بشينه و لعنتم كنه چون اين ها عادت كردند كسي را كه بخوان از قدرت ساقط بكنند و مانع رو بردارن از سر راهشونف اولين مسئله مسئله اخلاقيه،كه تخريب كنند چهرش را،چون ديگه سياسي تقويت ميكنه طرف را بزرگ ميكنه،انقدر با اين افراد ما درگير شديم و استقامت كرديم براي محاكمه اينها من اگر يك ماه ديگر مانده بودم آقاي رفيق دوست رفته بودند زندان
به علت سفرم و به علت دور افتادن،در واقع گفتگوي ما با سردار مدحي به عقب افتاد يعني بعضي از شما هم براي من كامنت گذاشته بوديد يا ايميل زده بوديد كه آقا چي شد و از اون تفسيرهايي كه زود ما ايرانيها با ذهن توطئه گر شروع ميكنيم به درست كردن .نه من در سفر بودم سخت بود نميشد من 3 روز برنامه ندادم و ببينيد من در طول سال به ندرت ممكنه برنامم رو مثلا تاخيري توش بيافته سردار هم يك مقدار معالجه داشت بايد پيگير معالجاتش ميشد و در عين حال داره كار ميكنه داره تلاش ميكنه.گفتم اون روز و نوشتم در يك جايي صحبت ميكرديم با چه اقتداري عليه هرگونه راه حل نظامي صحبت كرد و هرگونه راه حل نظامي را رد كرد و تاثير گزار هم بود حرفش.براي من خيلي مهم بود خوب طبيعتا انساني كه در جبهه سلامتيش رو از دست داده تمام تن پر از درد،اون شيميايي كه در حلبچه رفت مردم را درو كرد هزاران كرد آزاده رو هزاران كرد بيگناه رو آن آقاي خالد ابن وليد قلابي به كشتن داد و در ايران هم بچه ها شيميايي شدند آن رضاي نازنين من رفت پرپر شد خاكستر شد همان رضائي كه ميگفت در جبهه ها انگشت هاي پاي آقاي محسن رضايي رو ميمكيدن كه پاهاش يخ نزنه،و آقاي رضايي دريغ از اينكه حتي برود به اينها سر بزنه،تلخه ديگه آدم اينها را ميبينه،سردار مدحي هم جلوم هست به هر حال يك سرتيپ سپاه هست يك آدميست كه در جبهه بوده پر از تجربه است،پر از درده،پر از خاطرست،و باز هم گفتگومون را از سر گرفتيم روي خط به حرف ما گوش ميكنه،به ايشان سلام ميكنم.سلام سردار
سردار سيد رضا حسيني(مدحي)
سلام به شما آقاي دكتر و بينندگان و شنوندگان محترم برنامه پنجره اي رو به خانه پدري
دكتر نوريزاده
ممنونم عزيزم كه در واقع با كاري كه الان داريد ميكنيد خسته اي،كار سنگينه ولي خوب ادم وقتي عاشق باشه كار ميكنه،يادتون هست پريشب من با چه چشمي آمدم خدمتتون،چشم سردار هم مثل مال منه ،يعني او هم نخوابيده ولي امروز مطابق بحث هايي كه داشتيم براي اينكه مدحي را بهتر بشناسيد براي اينكه به هر حال انساني بوده به خاطر نوع كاراش و حساسيت كاراش اغلب در پس پرده بود اما بنده وقتي عكس ها را ميبينم در بيمارستان چه كسي رفته به ديدنش برايم مشخص ميشود كه چه جايگاهي داشته يا حكمي را كه به ايشان دادن ميبينم معلوم ميشه دو كار سردار مدحي داشته خيلي مهم بوده يكي مسئله كميتۀ حفظ نظام،يعني تلاش براي نگه داشتن نظام و جلوگيري از خطراتي كه نظام را تهديد كردهو يكي ديگر تشكيلاتي بوده كه درواقع براي مقابله با خطرات بوده مقابله با دشمن بوده،من دلم ميخواد به خودش واگذار كنم واقعا اين كميته ها را براي شما تشريح كنه بدانيد چه آدمي داره با ما صحبت ميكنه كه اونوقت حرف هاش معني بهتري پيدا ميكنه و جايگاه خودش هم مشخص ميشه،سردار سراپا گوشيم
سردار سيد رضا حسيني(مدحي)
سلام به شما آقاي دكتر و بينندگان و شنوندگان محترم برنامه پنجره اي رو به خانه پدري
دكتر نوريزاده
ممنونم عزيزم كه در واقع با كاري كه الان داريد ميكنيد خسته اي،كار سنگينه ولي خوب ادم وقتي عاشق باشه كار ميكنه،يادتون هست پريشب من با چه چشمي آمدم خدمتتون،چشم سردار هم مثل مال منه ،يعني او هم نخوابيده ولي امروز مطابق بحث هايي كه داشتيم براي اينكه مدحي را بهتر بشناسيد براي اينكه به هر حال انساني بوده به خاطر نوع كاراش و حساسيت كاراش اغلب در پس پرده بود اما بنده وقتي عكس ها را ميبينم در بيمارستان چه كسي رفته به ديدنش برايم مشخص ميشود كه چه جايگاهي داشته يا حكمي را كه به ايشان دادن ميبينم معلوم ميشه دو كار سردار مدحي داشته خيلي مهم بوده يكي مسئله كميتۀ حفظ نظام،يعني تلاش براي نگه داشتن نظام و جلوگيري از خطراتي كه نظام را تهديد كردهو يكي ديگر تشكيلاتي بوده كه درواقع براي مقابله با خطرات بوده مقابله با دشمن بوده،من دلم ميخواد به خودش واگذار كنم واقعا اين كميته ها را براي شما تشريح كنه بدانيد چه آدمي داره با ما صحبت ميكنه كه اونوقت حرف هاش معني بهتري پيدا ميكنه و جايگاه خودش هم مشخص ميشه،سردار سراپا گوشيم
قسمت دوم
قسمت دوم
افشاگري بي سابقۀ سردار سيد رضا حسيني(محمدرضا مدحي)در مصاحبه با عليرضا نوريزاده 2
قسمت چهارم
جهت نمايش ويدئو در يوتوب اينجا كليك كنيد. |
http://www.youtube.com/watch?v=qvMKyBKtTRo
قسمت پنجم
جهت نمايش ويدئو در يوتوب اينجا كليك كنيد. |
http://www.youtube.com/watch?v=oMWOZr33ld0
قسمت ششم
جهت نمايش ويدئو در يوتوب اينجا كليك كنيد. |
متن گفتگوي سردار سيدرضا حسيني( محمدرضا مدحي ) وعليرضا نوري زاده
دكتر نوريزاده:با درود مجدد خدمت شما عزيزانم،خوب با سردار آدم كه بنشينه حرف بزنه ميبينه تا صبح رفت اتفاقا ما اينجوري هم شده بود ايشان خسته هم بود ناراحتي داشت،سرف داشت،من رهاش نميكردم مينشستيم پاي حرف زدن و صحبت ميكرديم تا بامدادان يك دوست ديگر هم هست خيلي دوست نازنيني هست اجازه ندارم اسمش را بگويم به اتفاق او بوديم با سردار مينشستيم تا بامدادان،خوب وقتي هم در بيمارستان بود مي آمد پرستار به ما ميگفت ديگر كافيه بريد بيرون اين نياز داره به اكسيژن نياز داره به استراحت،ولي ما رهاش نميكرديم خلاصه،انقدر اين مسئله جالبه اين موضوع اينقدر ادامه داره چون سردار براي من گذاشته روي ميز داكيومنت ها راديدم اسامي را ديدم دزدي ها را ديدم و ما اين را ادامه خواهيم داد چون به خصوص مسئله جريان آقاي پاليزدار،و آن قضايايي كه انجا شد سردار تمام تفسيرش رو ميدونه ولي بعد يك جريان ديگر هم هست مسئله كميته ديگر هم براندازي كه حالا من از ايشان خواهش ميكنم به طور خلاصه در 10 دقيقه اين را هم بيان كنند كه بعدش من يك سلسله خبر و مطلب هست بايد برايتون بگم سردار ميكروفن در اختيار شماست
سردار حسيني(مدحي)
خواهش ميكنم در خدمت شما هستم كميته ضد براندازي در اصل در حفاظت اطلاعات ستاد فرماندهي كل قوا مستقره،كارش ضد براندازي در سه شاخه هست عمده شاخه هاش هم نظاميه مثلا آنتي كودتا مثلا در بحث اينكه نيروهاي مسلح بخواهند جذب بشوند و كار خاصي انجام بدهند و از آن سري مسائل كه مثلا همين جنبش جمع ياران كه ما الان تشكيل داديم الان يكي از شاخه هاي ما ميخوره به همين كميته ضد براندازي،در ايامي كه من در قدرت بودم اين هم آورديم زير مجموعه خودمونفچون ما هم تقريبا ضد براندازي بوديم ديگر كميته حفظ نظام يعني چي يعني تقويت و حفظ نظام و جلوگيري از تضعيف اين را هم آورديم زير مجموعه خودمون،كه برخوردهامون از جمله با اين آقاي عسگري بود كه معاونت پشتيباني وزارت دفاع بود يك پرونده دو ميلياردي مطرح بود در مورد ايشان يك آقايي بود مسئول پرونده ايشان مسئول حفاظت آنجا بود آقاي ذوالقدر اونموقع مسئول وسئول حفاظت اطلاعات وزات دفاع بودند كه اينها هم زير شاخه ما مي امدند براي انجام كارها،يا مثلا در مورد احزاب بود و گروه ها بود و گروهك ها بود و در كل هر چيزي كه باعث براندازي ميشد.رو راست از اونجايي كه خود ما خيلي ميلنگيديم به ان مسائل خيلي نميپرداختيم بنده ميگفتم يك شعاري داشتم ميگفتم دستگاه قضا را اگر بتونيم سلامتش بكنيم و مسئولين را از فساد دور بكنيم به خداي احد و واحد،13 سال پيش من طرح كيش را دادم كه كيش مثل دوبي بشه،آقا شما همين با شناسنامه محدوديت نداريد مردم راحت بتونن برن و بيان ماندگاري حكومت در اين هست نوشتم اين را رسما،خيلي ها موافقت كردند و بعضي ها هم خوب انتقاد كردند گفتيم اقا براي غير مسلمان هم انجا شما مشروب و اين چيزها را بگزارين حالا به ما ربطي نداره يك نفر اگر به نام مسلمان هم رفت نشست آنجا خورد گير ندهيد تفتيش عقايد نكنيد امام گفت تفتيش عقايد نكنيد دين اسلام گفته نكنيد اين طرحي بود اون موقع ما داده بوديم براي ضد براندازي،گفتيم اگر اينها صورت بگيره براندازي اي اساسا صورت نميگيره،اگر به همه مناطق ما يكسان رسيدگي بكنيم اساسا ديگه مشكلي نداره جامعه،و حل ميشه مشكل اين در مورد كميته ضد براندازي كه منتها الان انشقاق به وجود امده و جدا شده ان رفته همان ستاد فرماندهي كل قوا و اين هم سر جاي خودش مانده كه مسئولش يكي از دوستان قديمي خود ما هستش
دكتر نوريزاده:من يك سوال ديگري دارم در اين جلسات كه سردار مينشستين من ديدم در اين اسناد شما،آدمهاي خيلي بالا از نماينده مجلس خبرگان گرفته تا وزير وقت اطلاعات تا فرمانده سپاه تا اين افراد واقعا اينها وقتي مينشستن از نارضايتي مردم خبر نداشتند نميدانستن مردم چطور نسبت به نظام فكر ميكنند خيلي راحت فرد مياد ميگه تمام ملت با ما هستن آقاي متكي مياد ميگه بله 40 ميليون با ما هستد انها 3 هزار 4 هزار نفر بيشتر نيستند در مصاحبه با فريد زكريا،در جلسات خصوصي اينها اقرار داشتند كه ملت چطور بهشون نگاه ميكنند
سردار حسيني(مدحي)
ببينيد جناب آقاي دكتر نوريزاده به اين مسئله اگر بخوام خيلي بپردازم ممكنه كه موضوعاتي به وجود بياد چون يك سري اخبار در خارج دل بخواه مردم گفته شده من نميخوام اينجا به هيچ دوستي به هيچ ياري كه از ايران امده بيرون بي احترامي بكنم،حتي ما گفتيم همه افرادي كه از ايران امدن بيرون گفتيم اقا بياين به جمع جنبش جمع ياران بپيونديد يك قدر ت واحد هم در خارج از كشور باشيم همانطور كه بچه ها در داخل دارند فعاليت ميكنن من اصلا نميخوام به هيچ كدام از اين دوستان اهانتي كرده باشم يا حرفشون را تائيد يا تكذيب كرده باشم ببينيد يك جوري شده كه الان بخوام بگم فلان مسئول گريه كرده و جلسه را ترك كرده يك ديد ديگه اي ميشه ميگن آقا اين داره فلاني را تطهير ميكنه،همين سردار يحيي رحيم صفوي،خداگواهه من نميخوام شما جاي دستها و بدنم را ديدين هم اثار شيميايي را هم لطف آقاي الياس محمودي و دار و دستش رو(دكتر نوريزاده:ولي الياس را گرفتن با دستبند،خيلي جالب بود باور كن سردار) جنتي را بايد بگيرن،هاشمي شاهرودي را بايد بگيرن،آقا خواهرزاده آقاي هاشمي شاهرودي در مجتمع مبارزه با مفاسد اقتصادي كه مظهر مفسدين اقتصادي هست مبارزه نيست اصلا مركز فساد اقتصادي هست اينها را بايد بگيرن الياس محمودي يك پياده نظامي از اين جمع بود آن پروين خانمي كه با اسناد رفته الان در المان ببينم براي اين الياسش ميخواد چه كاري كنه،كدام يكي از اسنادش را ميخواد رو كنه كه ديگه ما همه را داريم.
دكتر نوريزاده
سردار شيرج را اسمش را برديد دلم ميخواهد در ارتباط با شيرج بگيد كه ايشان در چه وضعيتي قرار داره
سردار حسيني(مدحي)
محمد تقي شيرج ،يا تقي شيرج يا محمود شيرج سه اسم داره اين ادم،الان با اسم محمود شيرج هست اما اسمي كه زمان شاه داشت تقي شيرج بود در ساواك،ايشان در آبادان بودند در ساواك،قاضي امين ساواك بودن حالا به ما ربطي نداره ساواك هم براي مملكت خدمت كرده خيلي از همين ساواكي هاي سابف اگر نبودند مخصوصا در بخش ضد جاسوسي مملكتمون خيلي وقت پيش فلج شده بود ببينيد خود شما يك چيزي برگشتين در بيمارستان به من گفتين ،گفتين وطن فروشي ناموس فروشيه،اين را وقتي گفتين شما ،اين در روح و جان من نشست،اين يك ساواكيه به نام آقاي(نميدونم اسم ببرم يا نبرم) اقاي دين محمدي ايشان به ما تدريس ميكرد استاد بنده بود و بنده مديون ايشان هستم تا زنده هستم اگر زنده خست خدا عمرش بده اگر مرده خدا رحمتش كنه،اين يك حرف خيلي قشنگي ميزد ميگفت ببينيد ناموس وطن،ناموس وطن اسلحه ناموس نميشه اما وطن ناموس ميشه، يك حرف خيلي قشنگي ميزد ميگفت من براي وطنم فكر ميكردم اصلا فكر نميكردم شاه كيه يا كي ميخواد چي كاره بشه،اصل اينه كه وطن حفظ بشه.ببخشيد من يك لحظه رفتم در حال و هواي استاد دين محمدي از موضوع بحث خارج شدم آقاي تقي شيرج امين ساواك بودن در برخورد با انقلابيون،اين كه ميخوام بگم نميخوام بگم ساواك بد بود يا انقلاب بد بود اصلا نميخوام هيچ چيز را تطهير كنم يا تكفير كنم( ميخوام موضوع روشن بشه) اين آقاي شيرج با تغيير اسم و با ان عكسي كه در كاباره فلاني با آقاي علي اكبرناظري،همين رئيس سازمان تعزيرات حكومتي كه ميگفت آقاي احمدي نژاد مالك اشتر زمانه،اينها مجبورن اين را بگن كه ايشون مالك اشتر زمانه،آقاي نظاري پسرعمه، شما دكترمعتضدي ،شما اين را كاشتي بغل دست آقاي رضا پهلوي،كه چه اخبار دروغي به اين بنده خدا تزريق ميكردين و از آنطرف تهديدي براي نظام به حساب مي آوردين،ما با اين كاري كه نداريم ولي با فساد اقتصادي كه نموتيم كنار بگزاريم،اينكار را ميكردي براي نظام ميگفتي من دارم اين پوهن را به شما ميدم ولي از اينطرف مي آمدي هزاري جنايت ميكردي،اينها اهل چي بودن يك دفعه شدند عبد و زاهد و مسلمان ،اينها امين ساواك بودند بعد وصل شدند به اقاي جنتي مدتي هم ،شيرج شد رئيس دفتر جنتي،كه اين قطعا جهنميه فاميلش را جهنمي بگيم بهتره،اين ادم،من از كسي ترس ندارم،بعضي مواقع خانواده تماس ميگيرن مادرم تماس ميگيره گريه ميكنه ميگه توروخدا مراقب خودت باش مصاحبه نكن من هم ميگم شايد اين نفسي كه الان دارم فردا ديگه برنگشت بگزار اونچه كه در سينمه بگم براي آيندگان روشن بشه كه در خاكريزي ها مرد بودند كه تا لحظه اخر براي مردم و دفاع از حقوق مردم و آرمانها و ارزشها ايستادند،هر چند اونا شايد ناراحت بشن اما زياد مهم نيست،خدا اون بالا هست و اگاه و شاهده و مشرف بر همه اموره،اين از اونجا رفت وصل شد به آقاي جنتي،اين را اينجا بگم جالبه پسر آقاي جنتي چشمش يكي از خانه هاي كوچيك وزارت را گرفته بود به همين آقاي فلاحيان ميگفت پسرم چشمش خونه شما را گرفته حالا نميشه اين خانه را بديد بريد يك جاي ديگه خانه بگيرين،همين آقاي جنتي،آقاي احمد جنتي كس ديگه اي را نميگم بابا اون خانه اولا مصادره اي بود،من اول انقلاب يك خانه مصادره اي به من دادند پدرم يك سيلي به من زد دو دور چرخيدم خوردم زمين خداگوواهه خوردم زمين،به روح پدرم قسم،گفتم بابا اين حكم انقلابه،گفت از كجا ميدوني اين حكم درسته يك پاسداري مثل تو گزارش كرده سرو تهش اين درآمده تو حق نداري پات را انجا بگزاري قصبيه نماز خواندن حرامه،اين آقاي مومن و مسلمان اون خانه را نميخوام بگم من صحبتم با اين آقاست خانه اي كه مال وزارت اطلاعات بود وزارت اطلاعات روش كار كرده بود كشفش كرده بود ميگفت پسرم چشمش اينجا را گرفته بدين به اين،اين آقاي شيرج كه پروندش را عوض كرد قاضي اي بود در آبادان به خاطر اينكه ميخواست مدارك شيرج رو افشا بكنه ميخواست مدارك اين آقا را منتشر بكنه من اسمش رو نميخوام بگم بنده خدا ميره زندان،اگر خواست به شما ايميل بزنه من بگم در برنامه بعد اين قاضي را از قضاوت عزلش كردن،زندان كردند،به خاطر آن عكس و مداركي كه داشت اوايل انقلاب هم به خاطر شرب خمر شلاق خوردند
دكتر نوريزاده:سردار من اين را بگم يك هموطن ايراني اي كه به گفته آقاي خاتمي در آلمان كه گفت هموطنان برگرديد ايران اينجا سرمايه گزراي كنيد ما از شما حمايت ميكنيم اين بنده خدا پا شده زن و بچه اش را گذاشته در آلمان رفته ايران،سرمايه برداشته رفته ايران آقا زندگي و هستي اين ادم را بردند دو سه ساله در ايران سرگردان زن و بچه بيچاره رها خانم آلماني اي داره فداكار،فارسي هم ميدونه زن عاشق فرهنگ ايران مسلمان هم شده و بلايي سر اين خانواده اوردند همين آقاي شيرج،اونوقت وقتي ن راجع به ايشان حرف ميزنم خانمش براي من ايميل ميزنه نفرين ميكنه ميگه شب جمعه سر نماز نفرينت كردم،اين دليل آقاي سردار مدحي،من كه نميدانستم ايشان اسم شيرج را مياره بيائيد الان خودش اينجاست
سردار حسيني(مدحي)
به خدا من نميدونستم شما ميخواهيد اين را بگين من يك چيزي بگم شما بگين خانم شما وقتي داشتي با خانم علي اكبر ناصري صحبت ميكردي من شنود كردم،بعد شما داشتين نفرين ميكردين همسرانتون را آنها را ميگزارم من ادم ديوانه اي هستم البته نه ان ادم ديوانه ،ديوانه از اون معناش يعني پاك باخته،من صدا را ميگزارم كه در مورد شوهرت چي ميگي،اين آقاي محمود شيرج،اين آقاي مير سليم،مسائل دارن آدمهاي منافق كه ميگن اينها را ميگه قرانفاينها دورو هستند بعد اين تاثير ميگزاره در خانوادشون در زنشون در بچشون در اجتماع،اقا ببخشيد،يكي از اين آقايون پسر 15 سالش بكارت يك دختر را برداشته حساب كنيد ببينيد ديگه با كي طرف هستيم ما اقاي تقي شيرج ببخشيد ظلم هايي را كرده،يك آقايي آمده بود ازهمين انرژي درماني كه مدتي همين آقاي شاهرودي سنگش را به سينه ميزد آقاي شيرج چقدر مبلغ گرفتي انموقع از اين حمايت كردي ادم مومن و انچناني معرفي كردي چقدر ادم ها را زندان كردي،چند تا اعدام را كه پول گرفتي پرونده را جابجا كردي بگم بابا،ببينين من نميخوام وارد اينها بشم اينها در وزن من نيستن بخوام با اينها كشتي بگيرم،(برگرديد سر سردار رحيم صفوي كه گفتيد داشت گريه ميكرد)سردار رحيم صفوي ،من گفتم آقاي آيت الله اروميان آدم بسيار بسيار،انسان و خالصي است ايشان نمايندۀ مراغه در مجلس شورا بود ولي به هر حال نماينده آذربايجان شرقي در مجلس خبرگان بود پدر 3 شهيد هم هستند چقدر به ايشان تهمت زدند من ادمي به پاكي و سليم النفسي اين ادم كم ديدم در اين دنيا،من گريه هاي اين فرد را در مسجد و منبر و محراب خانه اش و محل كار ديدم،همين گريه سردار رحيم في سيد بزرگوار را من ديدم خدا شاهداه كه ميگفت آقا اين مسئله جامعه ما اين هست خيلي ها هم هستن اگر اسم ببرم ميگن طرفداريه نميگم ميديدن ولي نميشد كار اجرايي كرد همين آقاي متكي كه الان شما ميفرمائين يك آقاي متكي نامي هم اون موقع بودن به هر جهتي شبه ايشون ،ايشان وقتي مياد چشمش را ميبنده ميگه 3 هزار 4 هزار نفر ببخشيد 11 ميليون كه خودتون اقرار كردين به آقاي موسوي راي دادن چقدر بعد از همين انتخابات به بعد ريزش پيدا كرد من الان يك ليستي دارم 8 هزار نفر تقاضاي عضويت در جنبش جمع ياران در ايران كردند،خوب اينها كجا هستند خوب اين 8 هزار نفر هم كه همشون هم نظامي هستند،از ارتش و سپاه و ارگانهاي دولتي،اينها ميدونستن اما ميرفت در بحث اجرا يك قاضي يك مدير كل اقتصادي يك مدير كل فلان قسمت بازرگاني يك آقا در وزارت بازرگاني بابت فقط صدور مجوز جهت اطلاع 32 ميليارد تومان كاسبي كرده بود.همين آقاي شيرج من سندش را در سايتم گذاشتم در يك زد و بند با وزارت مسكن 200 ميليارد تومان رشوه گرفته به خانم ايشان بگين بياد همين را ببيند
سردار حسيني(مدحي)
خواهش ميكنم در خدمت شما هستم كميته ضد براندازي در اصل در حفاظت اطلاعات ستاد فرماندهي كل قوا مستقره،كارش ضد براندازي در سه شاخه هست عمده شاخه هاش هم نظاميه مثلا آنتي كودتا مثلا در بحث اينكه نيروهاي مسلح بخواهند جذب بشوند و كار خاصي انجام بدهند و از آن سري مسائل كه مثلا همين جنبش جمع ياران كه ما الان تشكيل داديم الان يكي از شاخه هاي ما ميخوره به همين كميته ضد براندازي،در ايامي كه من در قدرت بودم اين هم آورديم زير مجموعه خودمونفچون ما هم تقريبا ضد براندازي بوديم ديگر كميته حفظ نظام يعني چي يعني تقويت و حفظ نظام و جلوگيري از تضعيف اين را هم آورديم زير مجموعه خودمون،كه برخوردهامون از جمله با اين آقاي عسگري بود كه معاونت پشتيباني وزارت دفاع بود يك پرونده دو ميلياردي مطرح بود در مورد ايشان يك آقايي بود مسئول پرونده ايشان مسئول حفاظت آنجا بود آقاي ذوالقدر اونموقع مسئول وسئول حفاظت اطلاعات وزات دفاع بودند كه اينها هم زير شاخه ما مي امدند براي انجام كارها،يا مثلا در مورد احزاب بود و گروه ها بود و گروهك ها بود و در كل هر چيزي كه باعث براندازي ميشد.رو راست از اونجايي كه خود ما خيلي ميلنگيديم به ان مسائل خيلي نميپرداختيم بنده ميگفتم يك شعاري داشتم ميگفتم دستگاه قضا را اگر بتونيم سلامتش بكنيم و مسئولين را از فساد دور بكنيم به خداي احد و واحد،13 سال پيش من طرح كيش را دادم كه كيش مثل دوبي بشه،آقا شما همين با شناسنامه محدوديت نداريد مردم راحت بتونن برن و بيان ماندگاري حكومت در اين هست نوشتم اين را رسما،خيلي ها موافقت كردند و بعضي ها هم خوب انتقاد كردند گفتيم اقا براي غير مسلمان هم انجا شما مشروب و اين چيزها را بگزارين حالا به ما ربطي نداره يك نفر اگر به نام مسلمان هم رفت نشست آنجا خورد گير ندهيد تفتيش عقايد نكنيد امام گفت تفتيش عقايد نكنيد دين اسلام گفته نكنيد اين طرحي بود اون موقع ما داده بوديم براي ضد براندازي،گفتيم اگر اينها صورت بگيره براندازي اي اساسا صورت نميگيره،اگر به همه مناطق ما يكسان رسيدگي بكنيم اساسا ديگه مشكلي نداره جامعه،و حل ميشه مشكل اين در مورد كميته ضد براندازي كه منتها الان انشقاق به وجود امده و جدا شده ان رفته همان ستاد فرماندهي كل قوا و اين هم سر جاي خودش مانده كه مسئولش يكي از دوستان قديمي خود ما هستش
دكتر نوريزاده:من يك سوال ديگري دارم در اين جلسات كه سردار مينشستين من ديدم در اين اسناد شما،آدمهاي خيلي بالا از نماينده مجلس خبرگان گرفته تا وزير وقت اطلاعات تا فرمانده سپاه تا اين افراد واقعا اينها وقتي مينشستن از نارضايتي مردم خبر نداشتند نميدانستن مردم چطور نسبت به نظام فكر ميكنند خيلي راحت فرد مياد ميگه تمام ملت با ما هستن آقاي متكي مياد ميگه بله 40 ميليون با ما هستد انها 3 هزار 4 هزار نفر بيشتر نيستند در مصاحبه با فريد زكريا،در جلسات خصوصي اينها اقرار داشتند كه ملت چطور بهشون نگاه ميكنند
سردار حسيني(مدحي)
ببينيد جناب آقاي دكتر نوريزاده به اين مسئله اگر بخوام خيلي بپردازم ممكنه كه موضوعاتي به وجود بياد چون يك سري اخبار در خارج دل بخواه مردم گفته شده من نميخوام اينجا به هيچ دوستي به هيچ ياري كه از ايران امده بيرون بي احترامي بكنم،حتي ما گفتيم همه افرادي كه از ايران امدن بيرون گفتيم اقا بياين به جمع جنبش جمع ياران بپيونديد يك قدر ت واحد هم در خارج از كشور باشيم همانطور كه بچه ها در داخل دارند فعاليت ميكنن من اصلا نميخوام به هيچ كدام از اين دوستان اهانتي كرده باشم يا حرفشون را تائيد يا تكذيب كرده باشم ببينيد يك جوري شده كه الان بخوام بگم فلان مسئول گريه كرده و جلسه را ترك كرده يك ديد ديگه اي ميشه ميگن آقا اين داره فلاني را تطهير ميكنه،همين سردار يحيي رحيم صفوي،خداگواهه من نميخوام شما جاي دستها و بدنم را ديدين هم اثار شيميايي را هم لطف آقاي الياس محمودي و دار و دستش رو(دكتر نوريزاده:ولي الياس را گرفتن با دستبند،خيلي جالب بود باور كن سردار) جنتي را بايد بگيرن،هاشمي شاهرودي را بايد بگيرن،آقا خواهرزاده آقاي هاشمي شاهرودي در مجتمع مبارزه با مفاسد اقتصادي كه مظهر مفسدين اقتصادي هست مبارزه نيست اصلا مركز فساد اقتصادي هست اينها را بايد بگيرن الياس محمودي يك پياده نظامي از اين جمع بود آن پروين خانمي كه با اسناد رفته الان در المان ببينم براي اين الياسش ميخواد چه كاري كنه،كدام يكي از اسنادش را ميخواد رو كنه كه ديگه ما همه را داريم.
دكتر نوريزاده
سردار شيرج را اسمش را برديد دلم ميخواهد در ارتباط با شيرج بگيد كه ايشان در چه وضعيتي قرار داره
سردار حسيني(مدحي)
محمد تقي شيرج ،يا تقي شيرج يا محمود شيرج سه اسم داره اين ادم،الان با اسم محمود شيرج هست اما اسمي كه زمان شاه داشت تقي شيرج بود در ساواك،ايشان در آبادان بودند در ساواك،قاضي امين ساواك بودن حالا به ما ربطي نداره ساواك هم براي مملكت خدمت كرده خيلي از همين ساواكي هاي سابف اگر نبودند مخصوصا در بخش ضد جاسوسي مملكتمون خيلي وقت پيش فلج شده بود ببينيد خود شما يك چيزي برگشتين در بيمارستان به من گفتين ،گفتين وطن فروشي ناموس فروشيه،اين را وقتي گفتين شما ،اين در روح و جان من نشست،اين يك ساواكيه به نام آقاي(نميدونم اسم ببرم يا نبرم) اقاي دين محمدي ايشان به ما تدريس ميكرد استاد بنده بود و بنده مديون ايشان هستم تا زنده هستم اگر زنده خست خدا عمرش بده اگر مرده خدا رحمتش كنه،اين يك حرف خيلي قشنگي ميزد ميگفت ببينيد ناموس وطن،ناموس وطن اسلحه ناموس نميشه اما وطن ناموس ميشه، يك حرف خيلي قشنگي ميزد ميگفت من براي وطنم فكر ميكردم اصلا فكر نميكردم شاه كيه يا كي ميخواد چي كاره بشه،اصل اينه كه وطن حفظ بشه.ببخشيد من يك لحظه رفتم در حال و هواي استاد دين محمدي از موضوع بحث خارج شدم آقاي تقي شيرج امين ساواك بودن در برخورد با انقلابيون،اين كه ميخوام بگم نميخوام بگم ساواك بد بود يا انقلاب بد بود اصلا نميخوام هيچ چيز را تطهير كنم يا تكفير كنم( ميخوام موضوع روشن بشه) اين آقاي شيرج با تغيير اسم و با ان عكسي كه در كاباره فلاني با آقاي علي اكبرناظري،همين رئيس سازمان تعزيرات حكومتي كه ميگفت آقاي احمدي نژاد مالك اشتر زمانه،اينها مجبورن اين را بگن كه ايشون مالك اشتر زمانه،آقاي نظاري پسرعمه، شما دكترمعتضدي ،شما اين را كاشتي بغل دست آقاي رضا پهلوي،كه چه اخبار دروغي به اين بنده خدا تزريق ميكردين و از آنطرف تهديدي براي نظام به حساب مي آوردين،ما با اين كاري كه نداريم ولي با فساد اقتصادي كه نموتيم كنار بگزاريم،اينكار را ميكردي براي نظام ميگفتي من دارم اين پوهن را به شما ميدم ولي از اينطرف مي آمدي هزاري جنايت ميكردي،اينها اهل چي بودن يك دفعه شدند عبد و زاهد و مسلمان ،اينها امين ساواك بودند بعد وصل شدند به اقاي جنتي مدتي هم ،شيرج شد رئيس دفتر جنتي،كه اين قطعا جهنميه فاميلش را جهنمي بگيم بهتره،اين ادم،من از كسي ترس ندارم،بعضي مواقع خانواده تماس ميگيرن مادرم تماس ميگيره گريه ميكنه ميگه توروخدا مراقب خودت باش مصاحبه نكن من هم ميگم شايد اين نفسي كه الان دارم فردا ديگه برنگشت بگزار اونچه كه در سينمه بگم براي آيندگان روشن بشه كه در خاكريزي ها مرد بودند كه تا لحظه اخر براي مردم و دفاع از حقوق مردم و آرمانها و ارزشها ايستادند،هر چند اونا شايد ناراحت بشن اما زياد مهم نيست،خدا اون بالا هست و اگاه و شاهده و مشرف بر همه اموره،اين از اونجا رفت وصل شد به آقاي جنتي،اين را اينجا بگم جالبه پسر آقاي جنتي چشمش يكي از خانه هاي كوچيك وزارت را گرفته بود به همين آقاي فلاحيان ميگفت پسرم چشمش خونه شما را گرفته حالا نميشه اين خانه را بديد بريد يك جاي ديگه خانه بگيرين،همين آقاي جنتي،آقاي احمد جنتي كس ديگه اي را نميگم بابا اون خانه اولا مصادره اي بود،من اول انقلاب يك خانه مصادره اي به من دادند پدرم يك سيلي به من زد دو دور چرخيدم خوردم زمين خداگوواهه خوردم زمين،به روح پدرم قسم،گفتم بابا اين حكم انقلابه،گفت از كجا ميدوني اين حكم درسته يك پاسداري مثل تو گزارش كرده سرو تهش اين درآمده تو حق نداري پات را انجا بگزاري قصبيه نماز خواندن حرامه،اين آقاي مومن و مسلمان اون خانه را نميخوام بگم من صحبتم با اين آقاست خانه اي كه مال وزارت اطلاعات بود وزارت اطلاعات روش كار كرده بود كشفش كرده بود ميگفت پسرم چشمش اينجا را گرفته بدين به اين،اين آقاي شيرج كه پروندش را عوض كرد قاضي اي بود در آبادان به خاطر اينكه ميخواست مدارك شيرج رو افشا بكنه ميخواست مدارك اين آقا را منتشر بكنه من اسمش رو نميخوام بگم بنده خدا ميره زندان،اگر خواست به شما ايميل بزنه من بگم در برنامه بعد اين قاضي را از قضاوت عزلش كردن،زندان كردند،به خاطر آن عكس و مداركي كه داشت اوايل انقلاب هم به خاطر شرب خمر شلاق خوردند
دكتر نوريزاده:سردار من اين را بگم يك هموطن ايراني اي كه به گفته آقاي خاتمي در آلمان كه گفت هموطنان برگرديد ايران اينجا سرمايه گزراي كنيد ما از شما حمايت ميكنيم اين بنده خدا پا شده زن و بچه اش را گذاشته در آلمان رفته ايران،سرمايه برداشته رفته ايران آقا زندگي و هستي اين ادم را بردند دو سه ساله در ايران سرگردان زن و بچه بيچاره رها خانم آلماني اي داره فداكار،فارسي هم ميدونه زن عاشق فرهنگ ايران مسلمان هم شده و بلايي سر اين خانواده اوردند همين آقاي شيرج،اونوقت وقتي ن راجع به ايشان حرف ميزنم خانمش براي من ايميل ميزنه نفرين ميكنه ميگه شب جمعه سر نماز نفرينت كردم،اين دليل آقاي سردار مدحي،من كه نميدانستم ايشان اسم شيرج را مياره بيائيد الان خودش اينجاست
سردار حسيني(مدحي)
به خدا من نميدونستم شما ميخواهيد اين را بگين من يك چيزي بگم شما بگين خانم شما وقتي داشتي با خانم علي اكبر ناصري صحبت ميكردي من شنود كردم،بعد شما داشتين نفرين ميكردين همسرانتون را آنها را ميگزارم من ادم ديوانه اي هستم البته نه ان ادم ديوانه ،ديوانه از اون معناش يعني پاك باخته،من صدا را ميگزارم كه در مورد شوهرت چي ميگي،اين آقاي محمود شيرج،اين آقاي مير سليم،مسائل دارن آدمهاي منافق كه ميگن اينها را ميگه قرانفاينها دورو هستند بعد اين تاثير ميگزاره در خانوادشون در زنشون در بچشون در اجتماع،اقا ببخشيد،يكي از اين آقايون پسر 15 سالش بكارت يك دختر را برداشته حساب كنيد ببينيد ديگه با كي طرف هستيم ما اقاي تقي شيرج ببخشيد ظلم هايي را كرده،يك آقايي آمده بود ازهمين انرژي درماني كه مدتي همين آقاي شاهرودي سنگش را به سينه ميزد آقاي شيرج چقدر مبلغ گرفتي انموقع از اين حمايت كردي ادم مومن و انچناني معرفي كردي چقدر ادم ها را زندان كردي،چند تا اعدام را كه پول گرفتي پرونده را جابجا كردي بگم بابا،ببينين من نميخوام وارد اينها بشم اينها در وزن من نيستن بخوام با اينها كشتي بگيرم،(برگرديد سر سردار رحيم صفوي كه گفتيد داشت گريه ميكرد)سردار رحيم صفوي ،من گفتم آقاي آيت الله اروميان آدم بسيار بسيار،انسان و خالصي است ايشان نمايندۀ مراغه در مجلس شورا بود ولي به هر حال نماينده آذربايجان شرقي در مجلس خبرگان بود پدر 3 شهيد هم هستند چقدر به ايشان تهمت زدند من ادمي به پاكي و سليم النفسي اين ادم كم ديدم در اين دنيا،من گريه هاي اين فرد را در مسجد و منبر و محراب خانه اش و محل كار ديدم،همين گريه سردار رحيم في سيد بزرگوار را من ديدم خدا شاهداه كه ميگفت آقا اين مسئله جامعه ما اين هست خيلي ها هم هستن اگر اسم ببرم ميگن طرفداريه نميگم ميديدن ولي نميشد كار اجرايي كرد همين آقاي متكي كه الان شما ميفرمائين يك آقاي متكي نامي هم اون موقع بودن به هر جهتي شبه ايشون ،ايشان وقتي مياد چشمش را ميبنده ميگه 3 هزار 4 هزار نفر ببخشيد 11 ميليون كه خودتون اقرار كردين به آقاي موسوي راي دادن چقدر بعد از همين انتخابات به بعد ريزش پيدا كرد من الان يك ليستي دارم 8 هزار نفر تقاضاي عضويت در جنبش جمع ياران در ايران كردند،خوب اينها كجا هستند خوب اين 8 هزار نفر هم كه همشون هم نظامي هستند،از ارتش و سپاه و ارگانهاي دولتي،اينها ميدونستن اما ميرفت در بحث اجرا يك قاضي يك مدير كل اقتصادي يك مدير كل فلان قسمت بازرگاني يك آقا در وزارت بازرگاني بابت فقط صدور مجوز جهت اطلاع 32 ميليارد تومان كاسبي كرده بود.همين آقاي شيرج من سندش را در سايتم گذاشتم در يك زد و بند با وزارت مسكن 200 ميليارد تومان رشوه گرفته به خانم ايشان بگين بياد همين را ببيند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر