۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

زمانی مستان شهر ما به اندازه آیت الله ها می دانستند - مربوط به حکم اعدام ولیان

زمانی مستان شهر ما به اندازه آیت الله ها می دانستند - مربوط به حکم اعدام ولیان

اگر امسال به شیراز و تخت جمشید مسافرت کردید. در حدود ۲۰ کیلومتر از شیراز به سمت تخت جمشید در سمت راست راست جاده در دامنه یک‌ کوه امامزاده ای است به نام شاهزاده قاسم. بر خلاف بسیاری از امامزاده ها که در زیر آن انسان مرده ای یا سگی خری (مانند امامزاده علی اکبر داراب) یا کفتاری مرده یا لاستیک ماشین (مانند امامزاده ۴طلیه آبادان) دفن است در زیر این امامزاده هیچ مو جودی دفن نشده.این هم سند:

http://zarghoon.com/page.php?20
یک‌بار بزرگان شهر تمام منطقه حرم را کنده اند و هیچ اثری از لوح یا جسد ندیده اند). در زمان شاه در کنار جاده روبروی این امامزاده می خانه بوده. یک بار چند نفر در آنجا مست می شوند. فردی به نام محمد علی رستم کرسی (چهار پایه صندلی) را پرت می کرده بالا و می گفته خدایا بزنم سرت را بشکنم چرا روزی من کم است؟ منوچهر هم می گفته مواظب باش پایش را نشکنی بزن حتما سر او را بشکن. این موضوع به نظر خنده دار می رسد. امروز که آیت الله های ما یک جوان ۲۰ ساله را با سنگی در دستش محارب نامیدند و گفتند که در حال جنگ با خدا بوده. پس می توان فهمید که آن مستان که می خواستند سر خدا را بشکنند کاری به دور از عقل نمی کردند ودر حال مستی به اندازه آیات الله  دانش داشتند. آری مستان شهر ما می دانستند با کرسی می توان سر خدا را شکست مطلبی که آیت الله ها هم آنرا تایید می کنند. شاید هم باده فروش شهر ما باده معرفت اللهی را می فروخته

هیچ نظری موجود نیست: