۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

اندیشه های جاویدان سعدی



محمد حسن خواجه عبداللهی
پيشگفتار:
يكي از مهم ترين وقايع زندگي بشر ابداع خط بود. ايرانيان يكي از اولين مللي بودند كه خط ميخي را كه الفباي آن شيبه ميخ است ابداع نمودند و از همان زمان نوشتن سخنان پند آموز و حكيمانه به سنتي پسنديده در سرزمين كهن ايران تبديل شد. نوشته های به جای مانده از گذشته های دور این سرزمین کهن گنجینه جاویدانی است که اخلاق و انسانیت رابه تمام بشریت آموزش می دهد. در موزه تخت جمشيد سنگ نبشته اي به ميخي از خشايار شا ه نگهداري مي شود كه سندي است به استحكام سنگ از فرزانگی و فرهنگ بالای ايرانيان باستان:
متن سنگ نبشته خشايارشاه در موزه تخت جمشيد:
خدای بزرگ است اهورامزدا که این جهان شگفت آفرینش را آفرید، که خرد و توانایی را بر خشایارشا بخشید. خشایارشا گوید: به خواست اهورامزدا من چنانم که راستی را دوست دارم و از دروغ بیزارم. من نمی خواهم که توانایی بر ناتوان ستم کند. و هم نخواهم که به توانا از ناتوان آسیب رسد. آنچه راست است آنرا می پسندم. خواست خدا در زمین آشوب نیست بلکه صلح، نعمت و حکومت خوب است. من دوست دروغگویان نیستم. در دل خود تخم کین نمی کارم. هر آنچه مرا به خشم آورد از خود دور می دارم. با نیروی خرد بر خشم خود سخت چیره ام. هرکه همراهی پیشه کند و همکاری کند درخور کوششش او را پاداش می دهم و آنکه زیان رساند به اندازه گوشمالش می دهم. نمی خواهم کسی زیان برساند و کیفر نبیند. آنچه کسی بر ضد دیگری بگوید مرا قانع نتوان کرد. مگر آنکه بنا به قانون نیک گواه درست آورده و داوری بیند. از آنچه کسی به فراخور توانایی خویش انجام دهد و به جا آورد شادمان و خرسند خواهم شد و خشنودی ام را کرانه ای نیست. چنین است هوش و اراده من. مپندار که زمزمه های درگوشی و پنهانی بهترین سخن است، بیشتر به آنی گوش فرادار که بی پرده می شنوی، تو بیشترین کارها را از توانمندان مدان، بیشتر به چیزی بنگر که از ناتوان برسد.
نخستین فرمان جهان حقوقی بشر با راهنمایی بزرگان و اندیشمندان ایران باستان توسط کورش هخامنشی بیش از 2500 سال پیش نگاشته شد. این فرمان درهنگام فتح بابل که در سرزمین عراق قرار دارد نگاشته شد. در این فرمان به حقوق قوم شکست خورده احترام گذاشته شده و آنان را در دین و پرستش خدای خود آزاد گذاشته و به آنان آزادی دین داده 
است.

سعدي بزرگ وارث اين فرهنگ است. فرد اندیشمندی كه در نظم و نثر بر قله هاي افتخار ايستاده است. به جرات می توان گفت مهمترین هدف از مطالعه بهتر زیستن است. تمام تلاش سعدی نیز بر این است که بهتر زیستن را آموزش دهد و شک نیست که در این راه موفق بوده. در هر یک از اشعار یا حکایات او پندی نهفته است که بهتر زیستن را به خواننده آموزش می دهد. جايگاه بلند سعدي در ادب پارسي آشكارتر از آن است كه نيازي به يادآوري و تأكيد داشته باشد. سخنان روشن او، بي هيچ گماني، گسترده تر از گفته هاي هر سخنور ديگر در ذهن و زبان فارسي زبانان جاري است . پانصد جمله از گلستان بصورت مثل در آمده است. اگر آثار ديگر سعدي را وانهيم و تنها سه آفريده گرانبهاي او ( گلستان، بوستان و غزليات ) را در نظر بگیریم با سه شاهكار بي مانند ادبي روبه رو هستيم، كه بارواني و شيوايي تمام، بنيادي ترين اندیشه، رفتار و كردار نیک آدمي را به او آموزش داده و ازهمان آغاز پيدايش خود، به روشني بر فرهنگ مردم پرتو افكنده اند. شک نیست سعدی نیز یک انسان است و مانند سایر انسانها می تواند اشتباهاتی داشته باشد پس نیازی نیست او را مانند یک انسان بدور از اشتباه بستاییم.
نخستين واقعه ادبي پس از اسلام در ايران نگارش شاهنامه فردوسي بزرگ بود، دومين واقعه مثنوي مولانا جلال الدين محمد بلخي بود و سومين واقعه ادبي در ايران پس از اسلام نگارش گلستان و بوستان سعدي بزرگ بود.
در صورتيكه بخواهيم از چهار شاعربزرگ و همطراز نام ببريم مي توانيم فردوسي بزرگ، حافظ بزرگ، سعدي بزرگ و مولوي بزرگ را نام ببريم. اختلاف سعدي با سايرين دراين است كه او درنثر نيز قلمي توانا داشته و در قله افتخار ايستاده است.

در آن سوي فرهنگ ايراني نيز، سعدي بيش از همه سخنوران ديگر ايراني، انديشمندان را به شگفتي همراه با ستايش، بر انگيخته است. از بین گويندگان شرقي، سعدي شاعري است كه به خوبی مي تواند مورد درك و دريافت اروپاييان قرار گيرد. سر ويليام جونز از اولين شرق شناسان انگليسي، كه براي نخستين بار دستور زبان فارسي را به انگليسي نوشت، درباره سعدي گفته است: تا يكي دو قرن قبل، ترجمه و نشر آثار سعدي در اروپا تحريم و ممنوع مي شد، چون كه شعله آزادي و تعقل با روشنايي خيره كننده اي در آنهامي درخشيد. رينلدنيكلسون، كه از بزرگ ترين استادان، محققان و مترجمان ادب و فرهنگ ايران و اسلام است، حقيقت جويي، بينش انساني و بيان شيرين سعدي را ستوده است.
انديشمندان سياسي و رهبران جامعه نيز، شيفته عظمت او شده اند، یکی از آنان سعدي كارنو است كه در سال 1887 به رياست جمهوري فرانسه انتخاب شد. «سعدي كارنو» كه در سال 1837 در فرانسه به دنيا آمده بود بعد از یک سلسله فعالیتهای ارزشمند و درخشان به نمایندگی مجلس، سپس وزارت کار و در سال 1887 به ریاست جمهوری فرانسه انتخاب شد. در مدتی که این مسئولیت را داشت اقتصاد آشفته فرانسه را سامان داد. هم اكنون خيابان هاي متعددي در شهرهاي بزرگ فرانسه به نام «سعدي كارنو» ناميده مي شود.
درباره وجه تسميه او:
پدر بزرگ وي لازار كارنو، به سعدي عشق مي ورزيد و تحت تاثير آنچه در گلستان در سيرت پادشاهان و اخلاق درويشان خوانده بود افكاري آزادي خواهانه داشت و در انقلاب فرانسه و اوضاع سياسي و اجتماعي اين كشورنقش بسيار مهمي داشت. لازاركارنو، به ياد شاعر شيراز فرزند خود را، که در گیر و دار حوادث بعد از انقلاب بدنیا آمده بود، سعدي ناميد. ولی وی مدت کوتاهی بیش نزیست و در کودکی درگذشت. کارنو فرزند دوم خود را هم سعدی نامید. او هم در جوانی در اثر ابتلا به بیماری وبا درگذشت. هیپولیت کارنو برادر او که وی را زیاد دوست می داشت و از مرگ او سخت متاثر شده بود، به پیروی از پدر و به یاد برادر نخستین فرزند خود را سعدی نامید و اين سعدي همان كسي است كه در سال 1887به رياست جمهوري فرانسه برگزيده شد. اين سرگذشت به داستان شبيه تر است تا به واقعيتي تاريخي، امري كه نشان مي دهد انديشه هاي سعدي تنها در پرورش افكار شاعران و نويسندگان كارگر نبوده، بلكه سياستمدارن و رهبران را نيز تحت تاثير قرار مي داده است.


گفتگو با جهانديدگان:
گفتگو با انسانهاي جهان ديده بسيار آموزنده و شيرين است. آنچه در گلستان سعدي بيش از هر چيز جلب نظر مي كند، تجربه هاي فراوان، متنوع و كاربردي در زندگاني است. در اين كتاب سيماي مردی باهوش دنيا ديده، پخته و فكوري در نظرمان مجسم مي شود كه در سراسر عمر پر فراز و نشيب خود در شيراز و ساير شهرهاي مهم دنياي آن روز و از محضر بزرگان نكته ها آموخته و با طبقات مختلف از پادشا هان و وزيران گر فته تا افراد متوسط وعامه ارتباط داشته وبا كاروانيان از هر دسته به سر برده و در هر جا علاوه برآنچه كه ديده كتابهاي بسيار خوانده و جهان را از راه تجربه مستقيم آزموده و شناخته است.
برخي از شيفتگان سعدي تا آن حدي او را مداحي كرده و مقامش را بالا برده اند كه نو شته اند اگر قرار بود، پيامبري در ايران بعد از اسلام بيايد، سعدي همان پيامبر است و معجزه او كتابهای اوست، او در كتابهاي بی همتای خود روش صحيح زندگي را به خوانندگان آموزش مي دهد. دانش آموزان مکتب وی نیز تنها پارسی گویان نیستند، او تمام آدمیان را خردمندانه پند می دهد:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

فراز و فرود شعر غنايي و حماسي در تاريخ ايران:
گاتهاي زرتشت كهن ترين اشعار بدست آمده در تاريخ ايران است. اين سرود هاي زرتشت حاوي مطالب علمي و حكيمانه هستند كه با خرد همخواني دارد. سپس به شعر حماسي فردوسي بزرگ مي رسيم كه با اشعار حماسي و زنده كردن اسطوره هاي ايراني سعي در زنده كردن روح ايراني و باز گرداندن اعتماد به نفس ايرانيان داشت كه در اثر اشغال ايران توسط اعراب از بين رفته بود. در این اشعار بدلیل حماسی بودن گاه تشبیهاتی در باره جنگجویان و دلاوران آورده شده که با خرد همخوانی ندارد. پس از فردوسی بزرگ دوباره به اشعار غنايي مولوی و سعدي مي رسيم، اشعاری حکیمانه، خردمندانه و پندآموز.

اخلاق سعدي:
سعدي مردي شريف و خشنود بوده، از دروغ وحشت داشت، از زهد فروشي مي گريخت. از نظر او پست ترين عيوب، زهدفروشي بود. اوهرگز هوا و هوس مال و منال نداشت.


زندگاني سعدي:
تاريخ تولد سعدي 585 تا 590 هجري خورشيدي و تاريخ وفات او سه شنبه 17 آذر ماه 671 هجري خورشيدي است. زندگي سعدي را بيشتر به سه دوره تقسيم مي كنند:
1- سال هاي جواني و تحصيل 2- سال هاي جهانگردي 3- سال هاي پيري و آرامش
1 - جواني و تحصيل:
نام پدر سعدي عبدالله بوده، هنگام تولد سعدي حكمران شيراز اتابك مظفرالدين سومين پادشاه از اتابكان فارس بود ، پدر وي از كاركنان ساده ديوان اتابك سعدبن زنگي بوده و در رفاه زندگي مي كرده.
شاعر در كودكي پدر و مادر خود را از دست داد و از تربيت آنان محروم شد. اتابك سرپرستي او را به عهده گرفت.
سعدي در سن20 سالگي جهت تحصيل به مدرسه نظاميه بغداد رفت. او از دو تن از استادان خود به نامهاي جوزي و سهروردي نام مي برد. در نظاميه آموزش بر طبق سنت شافعي كه يكي از فرقه هاي مذهب تسنن است تنظيم شده بود. سعدي در آن هنگام بر سر دوراهي زندگي قرار گرفته بود كه آيا بر طبق ميل باطني خود به شعر و شاعري بگرايد و يا تحصيلات ديني را ادامه دهد.

2- سال هاي مسافرت:
سعدي پس از تحصيل در نظاميه مسافرت خود را آغاز كرد.از بغداد به اصفهان، همدان، كشور سوريه يا شام، اسكندريه، مغرب، مكه، حبشه، بصره، بندر باستاني سومنات در هند، يمن شام و در نها يت به شيراز باز مي گردد. تحصيل و مسافرت سعدي حدود 30 سال بطول انجاميد. (گفته مي شود طفل سعدي در يمن در گذشته )

3- دوران كهولت:
سعدي درسن حدود 50 سالگی به شيراز بازگشت. وقتي كه سعدي از مسافرت به ديار خويش بازگشت،ابوبكر در شيراز براريكه قدرت نشسته بود. تا اين زمان سعدي فقط اشعاري بصورت مجزا سروده بود. در طي دو سال دو شاهكار ادبي يعني بوستان و گلستان را به در سالهاي 635 و636 هجري خورشيدي نوشت. سعدي حدود 35 تا 36 سال از نوشتن بوستان فوت كرده است. علي پسر احمد ابوبكر بيستون حدود نيم قرن پس از وفات سعدي براي نخستين بار كليات او را گرد آوري كرد.

گنجينه جاويد:
اينكه سعدي هر آنچه را كه نوشته دانش خود او بوده يا جمع آوري داستانهاي پند آموز ديگرا ن است چندان مهم نيست. مهم آن است كه سعدي گنجينه جاوداني از حكمت و درس عملي زندگي را با ادبیاتی بسیار قوی و زبانی بس شیرین براي تمام بشريت به يادگار گذاشته. اگر سعدي ابن سخان پند آموز را گرد آوري نكرده بود بسياري از آنان با گذشت زمان بدست فراموشي سپرده شده و ازبين مي رفت.
آثار سعدي عبارتند از: گلستان، بوستان، غزليات ، قصايد، قطعات، رسايل نثر، رباعيات، مثنويات، اشعار ادبي، مفردات، هز ليات و خبيثات، مثلثات، ترجیعات، كريما.
هنر سعدي:
سعدی به واقع در نویسندگی یک هنرمند است. یکی از هنرهای او خلق داستانهايي ست زيبا وجذاب كه گاه خود نويسنده شخصيت اصلي داستان است. این يكي از ويژگيهاي هنري سعدي است كه به وي كمك كرده كه دانش خود را ترويج كند. پند و موعظه هرگاه با داستانی آمیخته شود تاثیر بیشتری در مخاطب خواهد داشت. سعدی از این واقعیت کاملا آگاه بوده و سخنان پندآموز خود را در قالب داستانهایی ساختگی یا واقعی بیان می نمود. قبل از سعدی سنایی و عطار همین کار را انجام داده بودند ولی سعدی گوی سبقت از آنها ربود.
شيوه اصلي کار سعدی نیز بدین ترتیب است: نخست يك حقيقت اخلاقي را بيان مي كند. سپس با مثالهايي آنرا به تصوير كشيده و مجسم مي كند. او سليقه ايراني را كه علاقمند به شعر است به خوبي شناخته و هركدام از حكايتهاي خود را به چند بيت شعر مزين نموده است. برخی معتقدند که سعدی سخنان شکسپیر را سالها قبل از او بیان نموده البته با مثالهایی متفاوت و زبانی دیگر. سعدي درست مانند رمانتيك هاي فرانسوي شيوه تضاد را به كار مي برد و مي داند كه چگونه تاثير جملات كوتاه و دقيق را بيشتر سازد. تصويرها و صور خيال در نوشته هاي سعدي با انديشه آميخته شده اند.

خدمت سعدي به شعر:
نويسندگان پيش از سعدي و بسياري از معاصران وي بيشتر در بند استفاده از كلمات سنگین، به ظاهر زیبا و دور از ذهن بودند وگاه تا هشتاد درصد از كلمات خود را به زبان عربي مي آورند. هنر سعدي در اين بود كه آسان و قابل فهم براي همگان و در عين حال زيبا مي نوشت. تا قبل از سعدي شاعران بيشتر قصيده سرا بودند. در قصيده نيز بيشتر به مداحي پرداخته مي شود. يكي از خدمات سعدي به شعر اين بود كه در تازه ای بر روي شعر گشود و با زبان شعر انتقاد کردن را آغاز نمود. زبان او بسيار ساده و قابل فهم براي همگان است.

زبان آتشین سعدی:
اگر شربتی بایدت سودمند ز سعدی ستان تلخ داروی پند
قصه ای را نقل می کنند در رابطه با کتابهای دو اندیشمند و شاعر بزرگ شیراز حافظ و سعدی: فردی از از موزه ای بازدید می نماید. در قسمتی از موزه کتابهای نویسندگان ایران قرار داشته. دیوان حافظ را در پایین ترین مکان قفسه کتاب و کلیات سعدی را در بالاترین مکان می بیند. دلیل را جویا می شود. راهنمای موزه توضیح می دهد که از زبان سعدی آتشین است و شعله های آتش از دیوان او زبانه کشان، زبان حافظ نیز شیرین است و شیرینی و شهد سخن او از کتابش ریزان. پایین قرار دادن کتاب سعدی موجب آتش گرفتن کتابهای بالایی و بالا قرار دادن دیوان حافظ موجب تخریب کتابهای پایین در اثر ریزش شهد می شود.
نمونه ای از سخن آتشین سعدی با مردی است که برای درمان چشم درد خود به دامپزشک مراجعه کرده و کور شده و در نهایت مورد خطاب قرار می گیرد که اگر خر نبود پیش دامپزشک نمی رفت: مردک ور خر نبودی پیش بیطار نرفتی.

برخی از درسهایی که سعدی آموزش می دهد
سعدی با اعتماد به نفس تمام معتقد است که کتب او تمام بخشهای اخلاق و زندگی آن روزگار را پوشش داده است:
نگفتند حرفی زبان آوران که سعدی مثالی نگوید برآن
سعدي و تخصص:
سعدي آباداني مملكت و موفقيت دولت را حاصل راهنمايي خردمندان و اهل انديشه مي داند وبنابراين آموزش می دهد در تمام امور زندگي از نيروي تعقل و انديشه اين انديشمندان به نحو احسن استفاده شود. وي توفيق و كاميابي يك جامعه را تا حد زيادي به استفاده از متخصصين در امور مربوط به خود مي داند.

بورياباف اگر چه بافنده است نبرندش به كارگاه حرير
او به مردم آموزش مي دهد كه كارهاي خود را به كاردانان بسپارند.

تفاوت ارزشها در زمانها و مكانهاي مختلف:
سعدي حالت و خواسته افراد را در شرايط گوناگون به خوبي درك كرده است، به عنوان مثال راجع به انسان كه هميشه در پي طلا و نقره است و روزي ناگهان گرسنه در بيابان گرفتار مي آيد، گفته:
در بيابان فقير سوخته را شلغم پخته به كه نقره خام
يعني زر و سيم همه جا پاسخگوي نياز انسان نيست، گاه ارزش نقره خام كه بسيار با ارزش جلوه مي كند از شلغم پخته که كالايي كم ارزش است كمتر است.

ارزش سلامتي:
سعدي آنجا به ما آموزش مي دهد كه قدر سلامت خويش را بدانيم كه اين حكايت را عنوان مي كند: پايم برهنه مانده بود استطاعت پاي پوش نداشتم، به جامع كوفه بر آمدم دلتنگ، يكي را ديدم كه پاي نداشت. سپاس نعمت حق بجاي آوردم و بر بي كفشي صبر كردم.

سعدي و همنشين:
سعدي معتقد است كه انسان نيايد با بدان بنشيند: هر كه با بدان نشيند اگر طبيعت ايشان در او اثر نكند به طريقت ايشان متهم گردد و اگر به خراباتي رود به نماز كردن متهم شود به خمر خوردن.

هنر از ديد دشمن:
سعدي در يكي از حكايتها در باره ي شيوه نگرش افراد عيب جو و دشمنان به هنر سخن مي گويد:
ديده دشمنان جز بر بدي نمي آيد و آنكه به ديده انكار مي نگرد صورت يوسف را زشت مي بيند و هنردر نظرش عيب مي ماند.

جنگ عشق و تقوي:
سعدي معتقد است كه عشق بر تقوي پيروز مي شود
هر كجا سلطان عشق آمد، نماند قوت بازوي تقوي را محل

ازدواج پیر و جوان:
سعدي مخالف ازدواج زن جوان با مرد پير است و مي گويد:
زن جوان را تيري در پهلو نشيند به كه پيري.
یعنی مرگ برای زن جوان برتر از ازدواج با مرد پیر است. در جایی دیگر آموزش می دهد که پیران نباید مانند جوانان رفتار کنند:
طرب نوجوان ز پیر مجوی که دگر نآید آب رفته به جوی

تربيت فرزندان حاکمان:
سعدي معتقد است در تربيت فرزند پادشاهان كه بعدها به مقام مي رسند بايد سختگيري كرد زيرا اشتبا ه آنان براي جامعه هزينه بسيار زياد تري نسبت به اشتباه افراد عادي دارد. سعدي به وضوح طرفدار پادشاهي و نظم است. امير بايد مواظب باشد كه هرگز از تسلط بر نفس غفلت نورزد. از نظروي كليد اصلاح جامعه، اصلاح زمامداران است.

رياستيزي سعدي:
سعدی یکی از مبارزان بزرگ در جدال با ریاکاران دین ابزار است. او با زبانی آتشین بر آنان که دین را سپر خود می کنند تیغ می کشد. در گلستان افرادي را مي بينم كه روي در قبله دارند و پشت بر خداي. و سعدی همه جا با ریاکاران در ستیز است:
آنكه چون پسته ديدمش همه مغز پوست بر پوست بود همچو پياز
پارسايان روي در مخلوق پشت بر قبله مي كنند نماز

سعدی با مفسرین دین فروش هم در جنگ است:
زیان می کند مرد تفسیر دان که علم و ادب می فروشد به نان
کجا عقل یا شرع فتوی دهند که اهل خرد دین به دنیا دهند؟

تفاوت عالمان با روحانيون و عارفان:
از نظر سعدي خانقاهيان وعارفان به اين فكر هستند كه گليم خويش را از آب بدر كنند ولي عالمان در تلاش براي كمك به جامعه و نجات غريقان هستند.

وظیفه حاکمان:
اساسی ترین نیاز یک جامعه فاضله از نظر سعدی یک حاکم عادل است او می گوید هدف از وجود فرمانروا این است که به مردم زیردست خود خدمت کنند نه اینکه فلسفه وجود رعیت این است که اطاعت فرمانروا بکند:
ملوک از بهر پاس رعیتند نه رعیت از بهر طاعت ملوک.
سعدی می گوید در کیفر دادن افراد بایستی تامل کرد:
چو خشم آمدت بر گناه کسی تامل کنش در عقوبت بسی
که سهل است لعل بدخشان شکست شکسته نشاید دگرباره بست
برترین افراد:
از نظر سعدی کسانی که دیگران را آزار نمی رسانند برترین هستند:
همای بر همه مرغان از آن شرف دارد که استخوان خورد و جانور نیازارد
جنگ ستیزی سعدی:
سعدی موافق صلح و مخالف جنگ است:
همی تا برآید به تدبیر کار مََُدارای دشمن به از کارزار
اگر پیل زوری اگر شیر چنگ به نزدیک من صلح بهتر زجنگ
اگر صلح خواهد عدو سرمپیچ وگر جنگ جوید عنان بر مپیچ
طریقی بدست آر و صلحی بجوی شفیعی برانگیز و عذری بگوی
فرا شو چو بینی در صلح باز که ناگه در توبه گردد فراز

تربیت رزم آوران و دانشمندان:
سعدی آموزش می دهد که فرمانروایان باید در تربیت دو گروه کوشا باشند، رزم آوران و اندیشمندان
دو تن پرور ای شاه کشور گشای یکی اهل رزم و دوم اهل رای
زنام آوران گوی دولت برند که دانا و شمشیر زن پرورند

احتیاج فرمانروایان به خردمندان:
در جای دیگر یادآوری می کند که فرمانروایان محتاج مشاوره اهل خردند:
مُلک از خردمندان جمال گیرد... پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج ترند که خردمندان به صحبت پادشاهان.
تربیت فرزند:
چوخواهی که نامت بماند به جای پسر را خردمند آموز و رای
خردمند و پرهیزگارش برآر گرش دوست داری به نازش مدار
به خردی درش زجر تعلیم کن به نیک و بدش وعده و بیم کن
بیاموز پرورده را دسترنج وگر دست داری چو قارون به گنج
چو بر پیشه ای باشدش دسترنج کجا دست حاجت برد پیش کس
هرآن طفل کو جور آمزگار نبیند، جفا بیند از روزگار
پسر را نکو دار و راحت رسان که چشمش نماند به دست کسان

احترام به پدر و مادر:
سعدی به جوانان زور مند پند می دهد که همیشه احترام پدر و مادر را داشته باشند، در سنین توانمندی، کودکی خود را به یاد آرند که یارای مقاومت در مقابل مگس را هم نداشتند و مادر از آنها مواظبت می کرد:
جوانی سر از رای مادر بتافت دل دردمندش به آذر بتافت
چو بیچاره شد پیشش آورد مهد که ای سست رای فراموش عهد
نه گریان و درمانده بودی و خُرد که شبها ز دست تو خوابم نبرد؟
نه در مهد نیروی حالت نبود مگس راندن از خود مجالت نبود
تو آنی که از یک مگس رنجه ای که امروز سالار و سرپنجه ای

قناعت:
سعدی در جاهای مختلف قناعت را آموزش می دهد:
قناعت کن ای نفس بر اندکی که سلطان و درویش بینی یکی
چرا پیش خسرو به خواهش روی؟ تو خود گر قناعت کنی خسروی

آز بگذار و پادشاهی کن گردن بی طمع بلند بود
اگر می خواهیم در زندگی منت کسی بر سرمان نباشد:
هرکه نان از عمل خویش خورد منت حاتم طایی نبرد

کارو تلاش:
سعدی معتقد است که انسان باید برای کسب روزی خود تلاش کند و چشمش به دست و ته مانده سفره دیگران نباشد:
برو شیر درنده باش ای دغل نه خود را بینداز چو روباه شل
چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟
به چنگ آر و با دیگران نوش کن نه بر فضله دیگران گوش کن
بخور تا توانی به بازوی خویش که سعیت بود در ترازوی خویش
چو مردان ببر رنج و راحت رسان مُخنت خورد دسترنج کسان

نام نیک:
سعدی دلیل پایدار ماندن نام نیک را خیرخواهی می داند:
زنده است نام فرخ نوشیروان به خیر گر چه بسی گذشت که نوشیروان نماند
خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر زان پیشتر که بانگ برآید فلان نماند
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

تکرار نکردن یک سخن:
سعدی مخالف تکرار یک سخن به دفعات مکرر است:
سخن گرچه دلبند و شیرین بود سزاوار تصدیق تحسین بود
چو یکبار گفتی مگو بازپس که حلوا چو یکبار خوردند بس

دشمن ناپاک به از دوست مداح:
سعدی معتقد است که دوست باید منتقد باشد. او دشمن ناپاک منقد را به دوست مداحی که اخلاق بد انسان را حسن نشان می دهد ترجیح می دهد:
از صحبت دوستی به رنجم که اخلاق بدم حسن نماید
عیبم هنر و کمال بیند خارم گل و یاسمین نماید
کو دشمن شوخ چشم ناپاک تا عیب مرا به من نماید

پرهیز از عجله:
سعدی آموزش می دهد که با عجله کارهای خود را انجام ندهیم:
ای که مشتاق منزلی مشتاب پند من کار بند و صبر آموز
اسب تازی دو تک رود به شتاب شتر آهسته می رود به شتاب

ارزش تلاش در راه آموختن:
از نظر سعدی تلاش و سختی کشیدن در راه آموختن ارزشمندتر از مهر پدر است:
پادشاهی پسر به مکتب داد لوح سیمینش برکنار نهاد
بر سر لوح او نوشته بود جور استاد به زمهر پدر

استفاده به موقع از امکانات:
سعدی پند می دهد که از امکانات باید به موقع استفاده کنیم تا در زمان نیاز دچار کمبود و بحران نشویم.
ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد زود باشد کش به شب روغن نبینی در چراغ

لطف کردگار:
سعدی خداوند را بخشنده و صاحب کرممی داند:
کرم بین و لطف خداوندگار گنه بنده کرده است او شرمسار

احترام متقابل:
مگوی آنچه طاقت نداری شنود که جو کشته گندم نخواهی درود
چه نیکو زده است این مثل برهمن بود حرمت هرکس از خویشتن
چو دشنام گویی دعا نشنوی به جز کشته خویشتن ندروی

عبادت:
عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست

پندهای سعدی به سلاطین:
گاه سعدی را در خردمندی بالاتر از سلاطین می بینیم زیرا که آنها را پند می دهد. نکته جالب اینکه گاه سعدی تندترین سخنان را در مورد پادشاهان به زبان می راند. او با توجه به آشناییش به طبیعت مدح دوستی حاکمان تیغ نقد را غلاف مدح دارد. یعنی ابتدا آنها را مدح می کند سپس انتقاد و پند را آغاز می کند.
توصیه سعدی به حاکمان در مورد پرداختن به امور زیردستان و فقرا:
شنیدم که درخط نزع روان به هرمز چنین گفت نوشیروان
که ناظر نگهدار درویش باش نه دربند آسایش خویش باش
او پادشاهان را پند می دهد که رعیت ها پشت و پناه حکومتند و نباید با آنها بی عدالتی نمود:
رعیت نشاید به بیداد کشت که مر سلطنت را پناهند و پشت
نظر سعدی پیرامون انتخاب کارگزاران:
خداترس را بر رعیت گمار که معمار ملک است پرهیزگار
بداندیش تست آن و خونخوار خلق که نفع تو جوید در آزار خلق

مذهب سعدي:
در مورد مذهب سعدي دو نظريه كاملا متفاوت وجود دارد برخي او را شيعه و برخي او را سني مي دانند و هر دو گروه از اشعار وي مستنداتي مي آورند.
شعرسعدي در اثبات يعني بودن او:
غير از عمر كه لايق پيغمبري بدي گر خاتم رسول نبودي ختم انبياء
شعر سعدي در اثبات شيعه بودن او:
سعدي اگر عاشقي كني و جواني عشق محمد بس است و آل محمد
یا رب به نسل طاهر اولاد فاطمه یا رب به خون پاک شهيدان كربلا
دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست ای نام اعظمت در گنجینه شفا
نکته بسیار دردناک اینکه آرامگاه او چند بار به اتهام سنی بودن توسط برخی از جاهلان متعصب مذهب شیعه و به اتهام شیعه بودن توسط برخی جاهلان متعصب مذهب سنی تخریب شده.

آرامگاه کنونی سعدی در سال 1330 توسط مهندس فروغی بر اساس کاخ چهل ستون اصفهان طراحی و ساخته شد. مدفن سعدی محل زندگی و خانقاه وی در کنار حوض ماهی بوده است.
مجسمه سعدی از سنگ سفید و به وزن 1/5 تن توسط استاد ابوالحسن صدیقی ساخته شده است.

انسان مطلوب و ايده آل از نظر سعدي:
1- تواضع: از ديدگاه سعدي تواضع از مهمترين اهداف تعليم و تربيت است
2- مبارزه با نفس اماره: سعدي معتقد است كه اطاعت از نفس اماره عنان حكومت بر آنرا از انسان گرفته و خود بر انسان حاكم مي شود.
3- اخلاق و ثبات شخصيت: سعدي همه جا بر صداقت، يكرنگي و ثبات شخصيت تاييد كرده و دورويي و تزلزل شخصيت را نا مطلوب مي داند.
4- حفظ زبان و دوري از غيبت و بدگويي: سعدي سخن چينان فتنه انگيز و غيبت كنندگان مفسده جو را به دليل اينكه موجب دشمني مي گردند نكوهش مي كند
5- دوري از حسادت: سعدي حسادت را يك بيماري دروني و شخصيتي مي داند كه افراد كوته بين و تنگ نظر به آن مبتلا هستند.
6- سعه صدر: انسان مطلوب سعدي كسي است تحمل ديگران نيز داشته باشد.
7- نوع دوستي: از نظر سعدي كه نوع دست نيست و به درد ديگران اهميت نمي دهد انسان نيست
8- خدمت به خلق: مهمترين ويژگي انسانهاي ايده آل از نظر سعدي خدمت صادقانه به خلق است. وي عبادت را تنها در نماز و تسبيح و سجاده نمي داند.

روش هاي تعليم و تربيت از ديدگاه سعدي:
1- روش مناظره: از مهمترين روش هايي است كه سعدي در تعليم وتربيت به كار گرفته روش مناظره است. سعدي روش بحث و مناظره را نه به عنوان تحميل افكار بر ديگران، بلكه به عنوان وسيله اي براي تصحيح خود و ديگران می داند.
2- روش داستان سرايي: نقل حكايت و داستان از عمده ترين روش هايي است كه سعدي در آموزش از آن بهره برده. گلستان و بوستان، در حقيقت مجموعه اي از داستانهايي هستند كه عمده ترين مطالب اجتماعي، اخلاقي و تربيتي در قالب حكايت بيان شده است.
3- روش نصيحت: سعدي با استفاده از همين روش، حاكمان و فرمانروايان را پند و اندرز می دهد و آنان را ضمن دعوت به حق، از تكبر، خودخواهي و طغيان بر حذر مي دارد.
او براي نصيحت پادشاهان روش ويژه خود را دارد. او تيغ نصيحت را در غلاف مدح دارد. با سياست ويژه خود ابتدا آنها را مدح كرده و سپس به نصيحت آنان مي پردازد.
4- روش تشويق و تنبيه: سعدي با وجود اينكه معلم را به خلق و خوي ملايم و آرامش اخلاق دعوت مي نمايد اما تنبيه و سختگيري را هم در تعليم و تربيت مؤثر مي داند. معتقد است كه در آموزش و پرورش كودك بايد سخت گير و جدي بود و از ناز پروردن او بايد سخت دوري جست.
5- روش سير در آفاق: سير و سياحت به صورت يك روش تحقيقي و آموزشي از نظر سعدي در چنان حدي از اهميت برخوردار بود كه با وجود مشكلات آن زمان و نبود وسايل نقليه سريع، به نقاط مختلف دنيا مسافرت نمود.
6- روش سؤالي: سعدي يادگيرندگان را تشويق مي كند كه هر آنچه را كه نمي دانند از طريق سؤال و پرسش بدست آورند. او به ما آموزش می دهد که سؤال را بايد از اهل فن بپرسيم.
7- روش عقلاني: روش عقلاني از ديدگاه سعدي يكي از مهمترين روش هاي موفقيت است.
8- روش اعتراف: از ديدگاه سعدي، اعتراف به گناه و يا توبه از روش هايي است كه مي تواند منجر به اصلاح رفتار گردد. تعريف و تمجيد هاي ديگران نبايد سبب شوند كه فرد از ضعفهاي خود چشم بپوشد و در نتيجه از اصلاح رفتار خويش غافل بماند.
9- روش عرفاني: از نظر سعدي روش عرفاني همه گير نيست و مختص كساني است كه در ذكر خدایند و از هوي و هوس به دور. او معتقد است با كسي كه تجربه عرفاني نداشته باشد نمي توان از عرفان سخن گفت.

جهان بيني سعدي:
سعدي شيخ یا به عبارتی روحانی است. او متفكري است مسلمان و متدين، سياحي است كنجكاو، عالمي است متواضع، انساني است قانع و عابدي است آينده گر. علاوه بر آن، هنرمندي ظريف طبع، شاعري زبردست و نويسنده اي است كه در صحنه بزرگ گيتي واقع بينانه به مسائل نگريسته و با تحصيل و تفكر اظهار نظر نموده است. سعدي انسان را از كوشش هاي بيهوده و بر خلاف قوانين و مقررات حاكم بر طبعيت بر حذر مي دارد.

مسائل اخلاقي، ترتيبي و اجتماعي در آثار سعدي:
پايه اخلاق اجتماعي سعدي وارستگي است، براي اينكه بشر به نيك بختي برسد پيوسته بايد بكوشد تا خود را نه تنها در برابر نفس خويش بلكه از ديگران نيز بي نياز سازد. براي حفظ وارستگي هميشه بايد به قناعت روي آورد. رعايت اخلاق و احتياط بطور مؤثرموجب حفظ آزادي شخصي است و نمي گذارد شهوت برانسان غالب شود. پيش از سخن گفتن نه نتها بايد انديشه كرد بلكه بايد مهلت داد تا طرف مقابل سخن خود را به پايان برساند. از نظر وي اسرار را بايد براي خود در دل محفوظ داشت.
انسان نه نتها بايد در حق نيكخواهان نيكي كند بلكه اگر موقعيت را مناسب ديد، بايد با به انديشان نیز به خوبي رفتار كند. رساله اي به نام پند نامه يا كريما (بر اساس نخستين كلمه رساله) به سعدي نسبت داده اند. اين رساله گرايش اخلاقي دارد. موضوعات اين رساله عبارتند از مناجات خدا، پاكدامني، عدالت، كرم، تواضع، پرهيز ازتكبرو دروغ و حرص و جهل.

فضايلي كه دركليات سعدي به آنها اشاره شده:
شهامت واقعي و رادمردي، نيكويي، بخشايش، صدقه اخلاقي، يعني همدردي با مصائب ديگران. دل هرگز نمي ميرد به شروط آنكه تمامي آن به روح انسان معطوف گردد. قناعت و رضايت به سرنوشت وسيله واقعي است كه بشر با پاكي و خوش زندگي كند. وي معتقد است كه بشر بايد در برابر ديگران با سماحت وصعه صدر برخورد كند و به همان اندازه که نسبت به دیگران سختگیری می کند نسبت به خود نیز سختگيري كند. سعدي به تحصيل عقيده هيچ اعتقادي ندارد.

تاثیر سعدی در عرفان:
از نظر سعدي اخلاق به عرفان منتهي مي گردد. عرفاني كه در مدرسه نظاميه بغداد تدريس مي شد عرفاني آسماني و دور از دسترس همگان بود. سعدي دراثر نبوغ خود اين عرفان را بر روي زمين آورد و كوشيد كه اين عرفان در دسترس همگان قرار گيرد. اخلاق ديني كه سعدي آموزش مي دهد مانند اخلاق اجتماعي مورد بحث وي عملي و قابل اجراست.
سعدي در بسياري موارد از صوفيان جدا مي شود. سعدي عشق بشري يعني عشق يك انسان به انسان ديگر را قبول دارد ولي عطار در منطق الطير آنرا رد مي كند. سعدي براي نام و اوازه نيك اهميت كامل قائل است و حال آنكه مولوي به آن وقعي نمي نهد. سعدي عرفان را فقط براي معنويت بخشيدن به انديشه هاي اخلاقي كه تجربه اش به او تلقين كرده به كار مي برد. از نظر سعدي عشق داراي مقامي بلند و مر تبه اي ارجمند است.عشق درنظر او نه تنها دور از شهوتراني وهوسراني است بلكه وسيله تهذيب اخلاق وخداپرستي نیز هست. اميدواري مايوس نشدن از خصوصيات اصلي شخصيت سعدي است.

طبقات مختلف گلستان:
سعدي در گلستان از طبقات مختلف مردم سخن مي گويد. دو باب گلستا ن در مورد پادشاهان و درويشان كه دو طبقه كا ملا دور از هم در جامعه هستند سخن مي گويد و در خلال حكايات و رواياتي كه در كتاب مي آورد تصوريري از زندگاني مردم گوناگون را به وضوح به نمايش مي گذارد. يكي از دلايل محبو بيت گلستان نيز همين است كه به عموم مردم، ازپيغمبران گرفته تا پادشاهان جها نگير و پیادگان پا برهنه پرداخته و از انان سخن رانده است.وي چنان در رفتارهاي اين افراد دقت نموده كه تصويري كاملا واضح و حقيقي را از آنان بدست مي دهد. سعدي در بو ستان آرمان شهر مورد نظر خود را به تصوير مي كشد و در گلستان جا معه حقيقي را و اوضاع اجتماعي زمان سعدي در گلستان قابل ديدن است. از نظر سعدي شرافت اخلاقي در انحصار طبقه خاصي از جامعه نيست.

سعدی وطب:
از نوشته های سعدی بر می آید که او در مورد طب و سیستم فعالیت فیزیولوژیکی بدن نیز آگاهی ها و مطالعاتی داشته:
تنفس:
هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون بر مِی آید مفرح ذات:
اکنون می دانیم که تنفس به دو بخش دم و بازدم تقسیم می شود. در دم اکسیژن وارد خون شده و علاوه بر کمک به سوخت و ساز مواد غذایی، انرژی و حیات تازه ای به هر یک از سلولها و در نتیجه تمام بدن می بخشد. در بازدم نیز گازهای حاصل از سوخت و ساز که ماندن آنها موجب مسمومیت فرد می شود از بدن خارج شده و موجب شاداب ماندن اعضای بدن می شود.

تعادل اسیدی و بازی بدن:
چهار طبع مخالف و سرکش چند روزی شوند با هم خوش
چو یکی زین چهار شد غالب جان شیرین برآید از قالب
اکنون می دانیم که هر یک از مایعات موجود در بدن در یک تعادل اسیدی و بازی خاص، وظایف خود را به خوبی انجام می دهند و به هم خوردن این تعادل باعث بر هم خوردن فعالیت صحیح بدن شخص می گردد.

جایگاه تالیفات سعدي در خارج از ايران:
آسيا، اين گهواره تمدن هاي كهن، در نظر مردم اروپا در قرن هجدهم عظمت و جلوه سحر آميزي داشت، سعدي نيز يكي از مظاهر كامل اين عظمت بود. بسياري از شاهكارهاي ادبيات پارسي به زبانهاي اروپايي ترجمه شده و مورد مهر و اقبال شگرفت سخن شناسان غرب قرار گرفته اما بوستان و گلستان سعدي در اين عرصه از جايگاه ويژه اي بر خوردارند. سعدي، روشن، خوش آهنگ و ساده و روان بدون پرده و ايهام سخن مي گويد. با توجه به اينكه سعدي كمتر از مناسبات لفظي و منازعات شعري در شعر خود استفاده كرده ترجمه و خواندن آن به زبانهاي ديگر راحت تر از سايرين است. اولين ترجمه آثار سعدي، دراروپا در سال 1634 به زبان فرانسه انجام گرديد. سال بعد از آن به آلماني ودر سال 1651 به انگليسي ترجمه گرديد. بدين گونه بود كه سعدي به ادبيات اروپا معرفي گرديد و به زودي فرهنگ اروپا در مقابل نبوغ حيرت انگيز او سر تعظيم فرود آورد.
در سال 1791 كليات سعدی در كلكته به چاپ رسيد. پس از آن بود كه اروپائيان متوجه شدند كه سعدي به غير از بوستان و گلستان آثار ديگري نيز دارد.
در قرن نوزدهم ترجمه هاي كاملي از گلستان و بوستان در زبانهاي اروپاي انتشار يافت. گلستان تاكنون بيش از سيصد بار ترجمه شده و هر ترجمه نيز چندين بار به چاپ رسيده است. در طول 300 سال گذشته بيش از شصت تن از خاور شناسان درباره سعدي و آثار او غور و تحقيق كرده اند و هر كدام از جهتي در باره او بحث نموده اند.
سعدي تنها نويسنده ايراني است كه نزد توده مردم اروپا شهرت دارد. معاني و افكار سعدي هرگز كهنه نمي شود و همواره هماهنگي خود را با ادبيات جهان حفظ مي نمايد.
بيشتر شعراي متقدم ايران قسمت بزرگي از نيرو و قريحه و استعداد ذاتي خود را صرف قصايد و مدايح مي كردند، زيرا اكثر آنان شعراي در بار بودند و براي عموم شعر نمي گفتند.به همين جهت درايران و در خارج از كشور جايگاه بلندي ندارند ولي شاعراني چون فردوسي بزرگ، حافظ، سعدي، مولوي و خيام خوانندگان ايراني و اروپايي را مجذوب خود مي كنند، زيرا حرف مشترك تمام بشر را مي زنند.
امرسون پدر ادبيات جديد آمريكا ( نويسنده و متفكر معروف آمريكايي ) در قرن نوزدهم مي گويد: سعدي به زبان همه ملل و اقوام عالم سخن مي گويد و گفته هاي او هميشه تازگي دارد، و دستور هاي اخلاقي و قوانين او عمومي و بين المللي است.
اخلاقي كه سعدي آموزش مي دهد متعارف، عوام پسند و براي عموم است به همين جهت است كه او مورد اقبال عموم قرار گرفته.
نظرات فلاسفه قرن هيجدهم فرانسه، شباهت بسيار با تفكرات فردوسي و سعدي دارد. آنها هميشه بهبودي و خوشبختي بشريت را در نظر داشته اند، اين فيلسوفان موافق با آموزگاران اخلاقي ايران بودند كه عقيده اشان اين بود كه تكامل و دگرگوني جامعه نبايد ناگهاني باشد و خوا ستار بهبودي و تكامل جامعه و آداب اجتماعي بر مبناي اصلاح تدريجي تمام افراد جامعه شده اند.
در اروپا كساني كه به پيكار با رياكاري و ظاهر سازي روحانيون عصر خود بر مي خاستند سعدي را كه با گندم نمايان جو فروش درستيز بود همداستان و گاه الگوي خود مي يافتند.
پروفسوريان ريپكا :يكي از آرمان هاي برجسته سعدی اخوت تمام انسانهاست و عرفان او نيز از راه تشويق به زندگي فعالانه و متعادل به خدمت توده مردم در آمده است، او به شيوه ويژه خود با تسامح به بي عدالتي، استثمار و خشكه انديشي و خشك پارسايي تاخته است. ولي موفقيت و كاميابي بي نظير و جاویدان سعدي بيشتر از همه در جهان شمولي او و نيز فلسفه مناسب اخلاقيش نهفته است.
شايد درباره هيچ يك از سخن سرايان ايراني به اندازه سعدي اختلاف نظر وجود نداشته باشد. هانري ماسه نوشته است : «حس مي كنيم كه سعدي بين «جبر» - كه سنت و رسوم بر وي تحميل مي كند و «اختيار» كه از الهام قلبي او سرچشمه مي گيرد – در تكاپوست ».

0 comments:

هیچ نظری موجود نیست: