وقتی استاد دانشگاه به حقوق دانشجویان تجاوز می کند ازکهریزکی ها چه توقعی می توان داشت؟ تجاوز علی رضا سپاسخواه به حقوق دانشجویان.
در چند ماه گذشته بعد از وقایع تلخ انتخابات به خصوص در کهریزک تهران و شیراز همه جامعه به این نتیجه رسیده اند که در بازداشتگاهها و زندان های ایران به حقوق زندانیان تجاوز می شود. اگر بگوییم نقطه مقابل زندان دانشگاه است سخنی به گزاف نگفته ایم. وقتی از فردی به عنوان استاد دانشگاه نام برده می شود از او توقع می رود که فردی باشد که به حقوق دیگران احترام می گذارد و به واقع نمونه ای از یک انسان واقعی باشد. ولی متاسفانه برخی از اساتید دانشگاه فراموش کرده اند در مقابل جایگاه و حقوقی که دریافت می کنند مسئول هستند و باید استاندارهایی را رعایت کنند. برخی از آنان گاه حتی با دانشجویان در مقطع فوق لیسانس و دکترا برخوردهای بسیار ناشایستی می کنند و دانشجو را به نوعی برده خود می پندارند و به خود اجازه می دهند هر برخوردی را با دانشجویان داشته باشند. متا سفانه سیستم دانشگاه هم مانند بقیه سیستم های کشور مشکلات اساسی دارد و کسی جلو این برخوردهای ناشایست و تجاوز به حقوق دانشجویان را نمی گیرد.
نمونه این اساتید متجاوز به حقوق دانشجویان علی رضا سپاسخواه استاد بخش آبیاری دانشگاه شیراز است. وقتی کسی دیگران را وادار می کند بر خلاف قانون کاری را انجام دهند این فرد یک انسان سالم نیست. بر اساس آیین نامه آموزشی درس فیزیک خاک تکمیلی برای دانشجویان کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی یک درس اختیاری است و دانشجو این حق را دارد که این درس را نگذراند ولی ایشان این درس را اجباری کرده اند و دانشجویان فوق لیسانس را موظف کرده اند که این درس را حتما بگذرانند. این درس نیز توسط خود ایشان ارائه می شود که هم برای ایشان نوعی در آمد محسوب می شود و هم به ارتقاء علمی ایشان کمک می کند. خیلی راحت بنویسم این فرد بر خلاف قانون دانشجویان را وادار به انجام کاری می کند که از آن سود مالی ببرد.
یکی دیگر از کارهای خلاف قانون ایشان این است که تمام دانشجویان فوق لیسانس را مجبور می کند درس سمینار را با وی بگذرانند. که این کار هم برای ایشان علاوه بر منفعت اقتصادی منفعت علمی نیز دارد و از سیمنار دانشجویان مقاله های علمی استخراج کرده و برای نشریات ارسال می کند.
علاوه بر این برخورد ایشان با دانشجویان نیز گاه کاملا غیر انسانی است و به خود اجازه می دهد به راحتی بر سر دانشجویان داد و فریاد بزند. داد و فریاد ایشان نیز از دوحالت خارج نیست یا ایشان عصبانی نیستند و داد و فریاد شگرد ایشان بر سرپوش گذاشتن برخی از نا اگاهی های علمی خودشان است که دانشجو به خود اجازه ندهد او را زیر سوال ببرد یا اینکه غیر ارادی است وایشان واقعا عصبی می شوند. در مورد دوم این نشان از یک بیماری روانی دارد و ایشام با ید به دنبال مداوای خود باشند. نمونه ای از ناآگاهی علمی ایشان را نگارنده در درس مهندسی زهکشی متوجه شدند. در سال 1374 وقتی می خواست تعداد روزهای کار در مزرعه را تدریس کند می گفت زمانی که خاک به کمتراز رطوبت ظرفیت مزرعه برسد می توان کار را شروع کرد. و بر اساس معادلات زهکشی می گفتند پس از اشباع خاک چند روز طول می کشد تا آب خاک خارج شود. در صورتیکه این موضوع اشتباه است و رطوبت حدود ظرفیت مزرعه رطوبت بالایی است که امکان انجام عملیات خاکورزی وجود ندارد.
یادمان باشد مقالات علمی ایشان نیز بیشتر بر اساس پایان نامه دانشجویان است که در برخی از آنها دانشجویان عددسازی کرده اند.
علی رضا سپاسخواه نمونه یک انسان مسلمان است که به حج هم رفته اند. همانگونه که ملاهای کراواتی مانند عبدالعی بازرگان یا عطا مهاجرانی ازاسلام آن بخش از شخصیت امام علی که در نهج البلاغه آشکار است را مهم می دانند و مرتب به آن اشاره می کنند و برای آیت الله خمینی و آیت الله خلخالی ماجرای برخورد با بنی قریضه موضوع قابل استنادی بود برای سرکوب مخالفان برای علی رضا سپاسخواه هم تسلیم در اسلام بخش اساسی است. او می گوید همانگونه که مسلمان باید تسلیم الله باشد دانشجو نیز باید تسلیم من باشد. همانگونه که الله کسانی را که تسلیم نشوند در جهنم مجازات می کند من هم دانشجویانی را که تسلیم من نشوند مجازات خواهم کرد و روش مجازات من داد و فریاد زدن بر سر او خرد کردن شخصیت اجتماعی او و کاستن از نمره اوست.
متاسفانه به دلیل وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی، وقوع انقلاب فرهنگی، خروج برخی از اساتید برجسته از کشور (دکتر مالک و دکتر شهلایی از بخش آبیاری) و قطع ارتباط علمی ایران با خارج از کشور و عدم تربیت اساتید برای چندین سال زمینه را برای یکه تازی ایشان فراهم کرد. آنچه زمینه را برای جولان دادن ایشان بیشتر فراهم می کند اعتقادات ایشان و بیان سخنانی است که برخی روحانیون روی منبر می گویند و با خرد ناسازگار است. به عنوان مثال زمانی که ایشان از مکه برگشته بودند گفتند در سرزمین عربستان (مکه یا مدینه دقیقا در خاطر ندارم) دو ستون وجود دارد دو ستون وجود دارد پیامبر وقتی می خواسته موعظه کند به یکی از این ستونها تکیه می داده بعد از چندی ستون دیگر به صدا در آمده که به من هم تکیه بده.
شاید برای برخی جای سوال باشد که چرا بعد ار 12 سال از گرفتن مدرک در دانشگاه شیراز این مطالب را می نویسم. یکی از دلایل آن تحصیل در 4 دانشگاه اروپایی و دیدن برخورد انسانی اساتید آنجا با دانشجویان بود. پروفسورهایی که سپاسخواه از نظر علمی در مقابل آنها بسیار کوچک حساب می شود.
اگر به دنبال احترام به حقوق دیگران در تمام جامعه هستیم باید از دانشگاه شروع کنیم. به اساتید دانشگاه یاد دهیم که باید حقوق دانشجویان را محترم بشمارند. وقتی استاد دانشگاه حقوق دانشجو را که می توان گفت از برترین اقشار جامعه هستند رعایت نمی کند چگونه می توان از یک گروهبان نیروی انتظامی در کهریزک توقع داشت که حقوق یک بازداشتی را که از طرف یک قاضی مسلمان تا دیروز با تقوی ارازل اوباش خوانده شده اند رعایت کند؟