وقتی واژه ای یافت نمی شود

گروهی از فاحشه گان صدا و سیما ویدیویی را تهیه کرده اندکه در آن از پایان دادن به جنگ و پایان کشتار جوانان ایران به بدی یاد شده. حسن عباسی هم در این ویدیو سخنرانی می کند.

هر چه گشتم واژه ای مناسب اینها پیدا کتم واژهی نیافتم

تمام این واژه ها برای تهیه کنندکان و گوینده این فیلم کم است.

فاحشه، بی پدر و مادر، قاتل، کثیف، جانی، خودفروخته، نفهم ،نادان، بی شرف، بی ناموس

تمام این واژه ها برای دست اندرکاران ساخت این ویدیو و از جمله خود حسن عباسی کم است.

آیا شما واژه ای مناسب این افراد سراغ دارید؟

ای آخوندها و ای حزب اللهی ها چرا جنایت کردید؟

ای بسیجی اگر ناموس داشتی و حروم زاده نبودی دست رو زن و بچه مردم بلند نمی کردی

و بدون دیگه ادبیات و رفتار جنبش سبز عوض شده

یکی بزنی ده تا می خوری

همین

پیشنهاد یک اصفهانی

همشهری ها و دوستان اصفهانی!

درباره تظاهرات روز سه شنبه این هفته در اصفهان در اعتراض به حصر رهبران جنبش سبزمن یک پیشنهاد دارم:

میدان انقلاب و میدان دروازه شیراز (آزادی) جاهایی هست که نیروهای بسیج و انتظامی و لباس شخصی ها از قبل میریزند و قرق میکنند بطوری که متر به متر نیرو ایستاده و هر گونه شعار یا حتی تحرکی مساوی است با ضرب و شتم و توهین.

من پیشنهاد میدهم که بعد از این تجمع های اعتراضی را در محدوده مربع فرضی زیر انجام بدهیم:

خیابان نظر شرقی- خ. توحید - خ. مهرداد- و خیابان حکیم نظامی

مزیت این کار این هست که :

1- این منطقه نسبتا بزرگه و نمیتونند کامل انرا اشغال کنند.

2- دارای راه های در رو و کوچه ها و فرعی های زیادی هست که در صورت هجوم اوباش حکومتی(به قول اقای کروبی عزیز) براحتی میشه جمعیت بداخل این کوچه ها برند و بعد دوباره در یک نقطه دیگه از این چهار ضلعی و مسیری که گفتم جمع بشوند.

3_ مراکز خرید زیادی در این منطقه هست که پوشش خوبی محسوب میشه و نیروهای سرکوبگر نمیتونند به راحتی شما را مواخذه کنند.

4- به همین دلیل فوق و ازدحام جمعیت امکان فیلمبرداری با موبایل بیشتر هست.

5- اگر اوباش هجوم اوردند میتونیم سریع به داخل فرعی ها بریم و در هر کوچه حتی اگر یک جمع ده یا بیست نفره هم شروع به فریاد زدن و شعار دادن بکنند بسیار موثره و سر و صدای زیادی و در نتیجه سردرکمی زیادی برای سرکوبگران ایجاد میکنه. این باعث میشه که دائم مجبور بشوند نیروهایشان را پراکنده کنند و مثل میدان انقلاب یا دروازه شیراز نمیتونند چند هزار نیرو را توی یک جای کم جمع کنند و نمایش قدرت و در واقع چنگ و دندون نشان بدهند.

6- هر کدام از ما با همراه داشتن یک ماژیک میتونیم روی دیوارها شعار نویسی کنیم که خود این مساله سرکوبگران را گیج و وحشتزده میکنه.

7- در صورت لزوم میتونیم طی فقط پنج یا ده دقیقه به سمت چهارراه نظر و چهارباغ بالا بریم و اونجا تظاهرات را سازماندهی کنیم.

خواهش میکنم اگر با این ایده موافق هستید به دوستانتون هم بگید.

روز سه شنبه باید ضرب شست خودمون را به این جوجه بسیجی های نفرت انگیز نشون بدیم.

جناب سروش در جنایتی که علیه دامادتان صورت گرفت خود شما هم متهمید

جناب سروش در جنایتی که علیه دامادتان صورت گرفت خود شما هم متهمید

به این ویدیو نگاه کنید. شما در کنار  جلال الدین افغانی قاتل نشته اید. کمتر کسی است که نداند شما طراح کودتای فرهنگی یا همان انقلاب فرهنگی بودید. امروز  متاسفانه جنایت فرهنگی سی سال پیش شما بر زندگیدامادتان هم تاثیر می گذارد

جنایتکاری به نام سروش ویدیویی از سی سال پیش در کنار شریعتمدار

آیا مایل به کاهش وزن هستید؟

ما شما را یاری می کنیم

ردیه ملا سبحانی برنظرهای سروش

سه سایت اشتراک لینک مانند بالاترین

دوستان زیادی هستند که مایلند مطالب خود را با دیگران به اشتراک بگذارند ولی در سایت بالاترین حساب ندارند
این سه سایت شبیه بالاترین عمل می کند
آزادگی
ریشه ها
دنباله
http://www.azadegi.com/
http://donbaleh.com/
http://www.risheha.com

قابل توجه عزادان امام حسین دیگر نیازی به عزاداری نیست مختار انتقام خون حسین را گرفت

قابل توجه عزاداران امام حسین: بدینوسیله به اطلاع کلیه عزاداران امام حسین می رساند که با توجه به اینکه انتقام خون  شهدای کربلا توسط مختار گرفته شده و همیچنین امام حسین همزمان با شهادت به بهشت رفتند و اکنون مشغول لذت بردن از حوری های بهشتی هستند نیازی به عزاداری شما نیست. 
لطفا مطلب زیر را که بخشی از انتقام مختار است بخوانید تا دلتان خنک شده و دیگر برای حسین عزاداری نکنید

حرمله ابن کاهل اسدی به دست مختار افتاد. به دستور مختار دست ها و پاهایش را قطع کردند. سپس وی را در آتش سوزاندند. شیـخ طوسى نوشته است: "شمر را دستگیر كردند و نزد مختار آوردند. مختار دستور داد گـردن او را زدند و جسدش را در دیگ روغن جوشیده افكندند و یكى از یاران مختار با پاى خود سر شمر را لگد مى‌كرد"(تاریخ طبری، ج 6، ص 338). خولی سر امام حسین را از کربلا به کوفه برد. سید ابن طاووس در لهوف نوشته است که در سال 65 هجری خولی را مأموران مختار دستگیر و به نزد او بردند:

"مختار به خولی گفت در كربلا چه كردی؟ گفت: نزد علی بن حسین آمده پوستین زیر او را برداشتم و مقنعه و گوشواره زینب را هم برداشتم. مختار گریه كرد و گفت او به تو چه گفت؟ گفت: او به من گفت: خداوند دست ها و پاهای تو را قطع خواهد كرد و خداوند تو را قبل از آتش آخرت به آتش دنیا بسوزاند.... مختار گفت: به خدا قسم دعای آن طاهره مظلومه را مستجاب خواهم كرد".

به دستور مختار، او را كشتند و جسدش را سوزانده و خاكسترش را بر باد دادند. ده تن از قاتلان امام حسین(اسـحـاق بـن حـوبـه، اخـنـس بـن مـرثـد، حـکـیـم بـن طفیل، عمرو بن صبیح، رجاء بن منقذ عبدى، سالم بن خیثمه، واحظبن ناعم، صالح بن وهب، هانى بن ثبیت و اسید بن مالک)، به دستور مختار، دستگیر کردند، دست و پایشان را بستند، از پشت بر زمین خواباندند و به زمین میخ کردند و اسب‌ها را با نعل تازه، بر بدن‌هاى آنان تاختند تا پیکر آنان در هم شکـسته شد و به هلاکت رسیدند. سپس بدن‌هاى آنان را به آتش سوزاندند( بحار الانوار، ج 45، ص 374؛ لهوف، سیدبن طاووس، ص 183). پس از دستگیری سنان بن انس، به دستور مختار، دست و پایش را بریدند و هنوز جان داشـت کـه او را در دیـگ روغـن جـوشـان افـکـنـدنـد(بحارالانوار، ج 45، ص 375). شمر بن ذى الجوشن در روز عاشورا شترى را كه مخصوص سوار شدن امام حسین بود را به عنوان غنیمت گرفـت و به كوفه آورد و بـه شكرانه ی قتل فرزند پیامبر آن شتر را نحر كرد و گوشتش را بین دشمنان اهل بیت در كوفه تقسیم نمود. مختار دستور داد تمام خانه‌هایى را كه آن گوشت وارد آن شده بـود و افرادى را كه دانسته از آن گوشت خورده‌اند، شناسایى كنند. همه آن خانه‌ها را ویران كرد و كسانى را كه از آن گوشت خورده بودند اعدام نمود(بحارالانوار، ج 45، ص 377). عبیدالله ابن زیاد، والی کوفه، در سال 67 هجری به دست سپاه مختار کشته شد. به دستور ابراهیم ابن مالک اشتر، فرمانده ی منصوب مختار، سر ابن زیاد را از بدنش جدا کردند و به نزد مختار فرستادند، بدنش را هم به آتش کشیدند( انساب الاشراف، ج 6، ص 426).

مختار سرابن زیاد را برای محمد بن حنفیه در مدینه فرستاد. محمدآن را نزد امام سجاد آورد. هنگامی که محمد سر را نزد امام سجاد حاضر کرد، امام مشغول غذاخوردن بود. وقـتـى چـشـم امـام بـه سـر بـریـده ابن زیاد افتاد، دست‌ها را به دعا برداشت و گفت: اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذی اَدْرَکَ لی ثاری مِن عَدُوّی وَ جَزَا اللهُ الُْمختارَ خَیْرا: خـدا را شـکـر کـه انـتـقـام خـون مـرا از دشمنم گرفت و خداوند به مختار جزاى خیر دهد(بحارالانوار، ج 45، ص 386). سپس به حاضران گفت: "وقـتـى مـرا نـزد ابـن زیاد بردند، او سر سفره غذا بود. من در آن هنگام از خدا خواستم که زنده بمانم و سر ابن زیاد را ببینم"( بحارالانوار، ج 45، ص 

لزوم برخاستن به خونخواهی از دانش آموزان شهید دوران جنگ

لزوم برخاستن به خونخواهی از دانش آموزان شهید دوران جنگ

بر اساس قوانین بین المللی استفاده از نوجوانان زیر نوزده سال در جنگها ممنوع است ولی برخی مدیران و معلمان ایران در زمان جنگ نه تنها این قانون را رعایت نکردند بلکه خود دانش آموزان را تشویق می کردند یا بهتر بنویسم فریب می دادند و جبهه می فبردند.

بسیاری از این دانش آموزان به دلیل کمی سن و سال به راحتی شهید می شدند و داغی بزرگ بر دل خانواده هایشان برای همیشه می نشست. این دانش آموزان که عمدتا از نوجوانان بسیار پاک و راستگوی جامعه بودند سرمایه های معنوی بزرگی بودند که توسط معلمان و مدیرانی که تشنه حفظ پست مدیریت خود بودند ناجوانمردانه به کام مرگ فرستاده شدند.

امروز وظیفه ماست که به خونخواهی از این نوجوانان معصوم برخیزیم و بر تمام آن معلمان و مدیران نابکار بانگ بزنیم که شما جنایتکارید که این دانش آموزان معصوم را برای اهداف غیر انسانی آخوندها و به دست آوردن یا حفظ پست مدیریتی خود به کشتن دادید.

تمام خانواده این شهیدان باید با کسانی که فرزندان آنها را فریب دادند و جبهه بردند برخورد کنند و از آنان بپرسند چرا چنین جنایتی در حق فرزند ما انجام دادی.

امروز زمان آن فرارسیده که تک تک مبلغان جنگ بعد از فتح خرمشهر پاسخگوی جنایات خود یعنی همان تبلیغ برای جنگ و جبهه و شهادت باشند

در غیر انصورت این فریب خوردکان یا تشنگان کثیف قدرت دوباره به جنایتهای خود ادامه خواهند داد

ماجرای دردناک سعید ملک پور از زبان همسرش

تخت جمشید سرود جاودانه سنگها